من یک هافلپافی هستم :)

شاید هری پاتر ادامه نداشته باشه ولی بهترین فیلم و کتابایی بود که بشر توی قرن ۲۱ به خودش دیده و باید به این افتخار کنه ;)

چوب چوب‌دستی من زالزالک:

گرگورویچِ چوب‌دستی‌ساز نوشته است که زالزالک «چوب‌دستی عجیب پر از ضد و نقیضی تولید می‌کند که همانند درختی که آن را به وجود آورده سراسر تضاد است، طوری که برگ‌ها و شکوفه‌هایش شفابخشند و هنوز که هنوز است شاخه‌های هرس شده آن بوی مرگ می‌دهند». گرچه من با بسیاری از استنتاج‌های گرگورویچ مخالفم، در مورد چوب‌دستی‌های زالزالک که مانند صاحبانشان طبیعتی پیچیده و جذاب دارند، با یکدیگر هم نظریم. گرچه ممکن است چوب‌دستی‌های زالزالک مخصوصا برای جادوهای درمان‌گرانه مناسب باشند، اما آن‌ها به خوبی با نفرین‌ها نیز وفق پیدا می‌کنند و من متوجه شده‌ام که عموما به نظر می‌رسد چوب‌دستی زالزالک با افرادی که طبیعتی متضاد دارند یا ساحر و ساحره‌ای که در حال پشت سر گذاشتن غمی بزرگ است، عملکرد بهتری دارد. به راحتی نمی‌توان بر چوب‌دستی زالزالک تسلط پیدا کرد و من این چوب‌دستی را تنها در دستان یک ساحر یا ساحره‌ای که استعدادش اثبات شده قرار می‌دهم وگرنه عواقب آن می‌تواند خطرناک باشد. چوب‌دستی‌های زالزالک ویژگی عجیب و غریب خاصی دارند: طلسم‌های آن‌ها اگر بد اجرا شود، به سمت اجرا کننده باز می‌گردد.

مغز چوب‌دستی من ققنوس:

این کمیاب‌ترین نوع مغز است. پرهای ققنوس توانایی اجرای وسیع‌ترین محدوده‌ی جادو را دارند، با این حال ممکن است بیشتر از تک‌شاخ یا اژدها طول بکشد تا این را بروز دهند. این چوبدستی‌ها بیشترین ابتکار عمل را از خود نشان می‌دهند، گاهی اوقات به خودی خود عمل می‌کنند، خصوصیتی که بسیاری از جادوگران و ساحره‌ها آن را دوست ندارند.

چوبدستی‌های پر ققنوس همیشه در زمینه‌ی انتخاب صاحبان خود سخت‌گیرتر از همه هستند، چرا که موجودی که پر از آن گرفته شده یکی از مستقل‌ترین و غیروابسته‌ترین موجودات دنیاست. مطیع کردن و شخصی‌سازی این چوبدستی‌ها سخت‌تر از همه است، و معمولاً وفاداری آنان را به سختی می‌توان برد.