یکی از عاشقان قدیمی دمنتور که واقعا سال های بی نظیری را توی جاده سرسبز و اسرارآمیزش با سرخوشی تمام دویدم، و مفتخر بودم تا در سال آخر انجمن یکی از سرپرست هاش باشم. امروز، 10 اسفند 98 در پانزدهمین سالگرد تولد دمنتور من 27 سال دارم ولی هنوز هم در کنار این تیم و اعضاش بودن برام به خوشی لحظه ای که توی زمستون سرد پست شیشه در حال دیدن برف، لیوان شکلات داغت را می یاری بالا و اون بوی شیرین و خوبش وارد تمام وجود می شه و یه قُلُپش از درون جوری گرمت می کنه که احساس می کنی چقدر خوشبختی، من 11 سال این احساس خوشبتی توی این اتاق گرم و صمیمی احساس می کنم.
گفته میشود که چوبدستی برگ بو نمیتواند حتی برای کسب افتخار، کارهای ناشایست بکند (که هدفی غیرمعمول برای کسانی است که مناسب این چوبدستیها هستند)، اما من چوبدستیهای برگ بویی میشناسم که جادوهای قدرتمند و گاه مرگباری اجرا کردهاند. برخی چوبدستی برگ بو را بیوفا میدانند، اما این حرف منصفانه نیست. به نظر میرسد که چوبدستی برگ بو نمیتواند تنبلی صاحبش را تحمل کند و در چنین شرایط به راحتی و با میل خودش میتوان مالکیتش را تغییر داد. در غیر این صورت با خوبی و خوشی به اولین صاحبش میچسبد و صفت عجیب و جذابی دارد که اگر ساحر یا ساحره دیگری بخواهد آن را بدزدد خود به خود حملات صاعقهای از خود بروز میدهد.
مغز چوبدستی من تکشاخ:موی تکشاخ معمولاً پایدارترین جادوها را تولید میکند، و کمتر از همه تحتالشعاع نوسانات و انسدادها قرار میگیرد. چوبدستیهایی که مغز تکشاخ دارند به طور کلی سختتر از بقیه به جادوی سیاه روی میآورند. این چوبدستیها وفادارتر از همه هستند، و معمولاً به اولین صاحب خود به شدت وفادار میمانند، چه جادوگر یا ساحرهی ورزیدهای باشد و چه نباشد.
نقاط ضعف جزئی موی تکشاخ آن است که آنها قدرتمندترین چوبدستیها را نمیسازند (هر چند ممکن است جنس چوبدستی آن را جبران کند) و این که اگر شدیداً به صوت اشتباه استفاده شوند دچار سرخوردگی میشوند، به این معنی که ممکن است مو «بمیرد» و لازم باشد که آن را جایگزین کرد.