راهنمای موارد:
🔴 حذفیات | 🟡 اشتباه | 🟢 سانسور |
🔴 ص۲۵۸، وسط صفحه:
هری به سرعت پاسخ داد:
– من هیچوقت نمیفهمم…
🔴 ص۲۵۹، خط ۸:
…و از درهای ورودی بلوط گذر کردند.
🔴 ص۲۶۰، خط ۳:
هاگرید فریادزنان گفت:
– خبرش بهتون رسید؟
سپس خود را در آغوش هری رها کرد.
اینکه هاگرید دستکم دوبرابر یک انسان معمولی بود، قضیهی شوخیبرداری نبود. هری که…
🔴 ص۲۶۲، خط ۷:
کجمنقار در گوشهای لمیده بود و چیزی که خونش تمام زمین را گرفته بود را با سر و صدا میخورد.
🔴 ص۲۶۲، خط ۱۱ از پایین:
هرمیون کنار هاگرید نشست و دستش را روی بازوی عظیمالجثه او گذاشت و گفت [در متن اصلی اشارهای به پشمالو بودن نشده است.]
🔴 ص۲۶۳، خط ۱:
الانم خودش به اندازهی کافی با دور نگهداشتن دیوانهسازها از قلعه و جولون دادن سیریوس بلک گرفتار است…
🔴 ص۲۶۳، خط ۲ از پایین:
فنگ، سگ تازی هاگرید با ترس و لرز…
🔴 ص۲۶۶، خط ۷:
…تا در دفاع از کجمنقار دربرابر کمیته انهدام موجودات جادویی خطرناک مفید باشد…
🔴 ص۲۶۷، خط آخر:
…و با صدای گرفتهای گفت:
– باورم نمیشه.
🔴 ص۲۷۱، خط ۶ از پایین:
…کجپا تا آخرین لحظه نگاه بدخواهانهاش را از رون برنداشت.
🔴 ص۲۷۴، خط ۷:
– خواهش میکنم! بفرمایین! اجازه بده برات یه صندلی بیارم.
🟡 ص۲۷۴، خط ۱۲:
…از نظر گذراند و ناگهان جیغ ملایمی زد و گفت:
🔴 ص۲۷۵، خط ۷:
…چپ چپ به او نگاه کرد و به آرامی گفت:
🟡 ص۲۷۶، خط ۲:
…دریک، از این سوسیسهای چیپولاتا خوردی؟ [چیپولاتا سوسیسهایی شبیه کوکتل است.]
🔴 ص۲۷۶، خط ۸ از پایین:
حتی رون از این حرف به خنده افتاد. کاملا مشخص بود که به پروفسور تریلانی برخورده است. هری به هرمیون گفت:
🔴 ص۲۷۷، خط ۱۲:
…سالن عمومی آورد. سعی کرد با آن کاری با آذرخش کند، اما نیازی به تعمیر نداشت.
براساس ترجمه: ویدا اسلامیه از انتشارات کتابسرای تندیس (چاپ چهلم)
استخراج: امید
طرح هنری: پاترمور
کامنت فعلی صرفا جهت تشکر از زحمات امید بوده و کاربرد دیگری ندارد.
خیلی ممنون.
مثل همیشه عالی هستید
فصل چهار حذفیاتش در سایت قرار داده نمیشن؟