It is not our abilities that show who we truly are, it is our choices
استفاده از این چوب غیرمعمول و بسیار جذاب در قرن نوزدهم رواج بسیاری داشت. تقاضا از عرضه پیشی گرفت و چوبدستیسازان نامرد چوبهای معمولی را رنگ میکردند تا خریداران را گول بزنند که یک نمدار خریدهاند. علت جذابیت این چوبدستیها تنها به خاطر ظاهر زیبای غیرمعمولشان نبود، بلکه به این مشهور بودند که بهترین عملکرد را برای پیشگویان و افراد حرفهای در ذهنروبی، دو هنر مرموز، دارد و همین باعث میشد دارنده چوبدستی نمدار وقار قابل توجهی داشته باشد. زمانی که میزان تقاضا در بالاترین حد خود بود، آرتورو سفالوپوسِ چوبدستیساز ادعا کرد که ارتباط بین نمدار و روشنبینی «دروغی بوده که تاجرانی مانند جربالد اولیوندر (پدربزرگ من)، که مغازهشان را بیش از حد نیاز از چوبدستیهای نمدار پر کردهاند، پخش کردهاند و امیدوارند بتوانند چوبدستیهای اضافیشان را رد کنند». اما سفالوپوس چوبدستیسازی لااُبالی و نادان بود و هیچ کس، نه پیشگویان و نه کسان دیگر، زمانی که او از این حرفه بیرون آمد، متعجب نشدند.
مغز چوبدستی من ققنوس:این کمیابترین نوع مغز است. پرهای ققنوس توانایی اجرای وسیعترین محدودهی جادو را دارند، با این حال ممکن است بیشتر از تکشاخ یا اژدها طول بکشد تا این را بروز دهند. این چوبدستیها بیشترین ابتکار عمل را از خود نشان میدهند، گاهی اوقات به خودی خود عمل میکنند، خصوصیتی که بسیاری از جادوگران و ساحرهها آن را دوست ندارند.
چوبدستیهای پر ققنوس همیشه در زمینهی انتخاب صاحبان خود سختگیرتر از همه هستند، چرا که موجودی که پر از آن گرفته شده یکی از مستقلترین و غیروابستهترین موجودات دنیاست. مطیع کردن و شخصیسازی این چوبدستیها سختتر از همه است، و معمولاً وفاداری آنان را به سختی میتوان برد.