No one's leaving, can destroy me.
«اگه دنبال شرافت میگردی، اول برو سراغ صنوبر» یک قاعده کلی از طرف پدربزرگم، جربالد اولیوندر، است و تجربه من از چوبدستیهای صنوبر و صاحبانشان نیز دقیقا با نظر او تطابق دارد. در اینجا با چوبدستیای رو به رو هستیم که میتوان بر روی ثبات، استحکام و قدرت یکنواختش حساب کرد و همیشه از کار کردن با جادوگری خوشحال میشود که دیدگاههای اخلاقی روشنی دارد. لطیفهای قدیمی بین تعدادی از چوبدستیسازها رواج دارد که هیچ چوبدستی صنوبری تا به حال یک سیاستمدار را انتخاب نکرده، اما این در واقع بیسوادیشان را نشان میدهند: دو تن از وزرای ماهر سحر و جادو، الدریچ دیگوری و اوانجلین اورپینگتون، از صاحبان چوبدستیهای صنوبر اولیوندرساز بودهاند.
مغز چوبدستی من ققنوس:این کمیابترین نوع مغز است. پرهای ققنوس توانایی اجرای وسیعترین محدودهی جادو را دارند، با این حال ممکن است بیشتر از تکشاخ یا اژدها طول بکشد تا این را بروز دهند. این چوبدستیها بیشترین ابتکار عمل را از خود نشان میدهند، گاهی اوقات به خودی خود عمل میکنند، خصوصیتی که بسیاری از جادوگران و ساحرهها آن را دوست ندارند.
چوبدستیهای پر ققنوس همیشه در زمینهی انتخاب صاحبان خود سختگیرتر از همه هستند، چرا که موجودی که پر از آن گرفته شده یکی از مستقلترین و غیروابستهترین موجودات دنیاست. مطیع کردن و شخصیسازی این چوبدستیها سختتر از همه است، و معمولاً وفاداری آنان را به سختی میتوان برد.