من یک گریفیندوری هستم.یک گریفیندوری شجاع و نترس و اصیل.اما پاتر
عرضه چوب سرخچوب که مناسب چوبدستی باشد، با اینکه تقاضایش ثابت مانده، پایین است؛ زیرا مشهور است که این چوبدستی برای صاحبش خوشبختی میآورد. همانطور که در دانش چوبدستیسازی معمول است، عامه مردم حقیقت را برعکس میبینند: چوبدستیهای سرخچوب به خودی خود خوششانسیآور نیستند، اما به شدت جذب ساحران و ساحرههایی میشوند که توانایی قابل تحسینی در روی پای خود ایستادن، گرفتن تصمیم درست و تبدیل کردن تهدیدها به فرصت دارند. ترکیب چنین جادوگری با چوبدستی سرخچوب همیشه جذاب است و معمولا زمانی که چنین جفتی را به خارج از مغازه راهنمایی میکنم، انتظار دارم که خبر شاهکار هیجانانگیزی از آنها بشنوم.
مغز چوبدستی من ققنوس:این کمیابترین نوع مغز است. پرهای ققنوس توانایی اجرای وسیعترین محدودهی جادو را دارند، با این حال ممکن است بیشتر از تکشاخ یا اژدها طول بکشد تا این را بروز دهند. این چوبدستیها بیشترین ابتکار عمل را از خود نشان میدهند، گاهی اوقات به خودی خود عمل میکنند، خصوصیتی که بسیاری از جادوگران و ساحرهها آن را دوست ندارند.
چوبدستیهای پر ققنوس همیشه در زمینهی انتخاب صاحبان خود سختگیرتر از همه هستند، چرا که موجودی که پر از آن گرفته شده یکی از مستقلترین و غیروابستهترین موجودات دنیاست. مطیع کردن و شخصیسازی این چوبدستیها سختتر از همه است، و معمولاً وفاداری آنان را به سختی میتوان برد.