مارجری آیلین دِرزلی1Marjorie Eileen Dursley خواهر بزرگ‌تر ورنن دِرزلی2Vernon Dursley است. با این‌که او خویشاوند هم‌خون هری پاتر نیست، به هری یاد داده‌اند که او را «عمه مارج3Aunt Marge» صدا کند.

مارج زنی درشت‌هیکل و ناخوشایند است که علاقهٔ اصلی‌اش در زندگی پرورش سگ‌های بولداگ است. او به تنبیه بدنی و رک‌گویی اعتقاد دارد که اسمی است که روی حرف‌های توهین‌آمیز می‌گذارد. مارج به‌طور مخفیانه عاشق همسایه‌اش به‌اسم سرهنگ فابستر4Colonel Fubster است که وقتی مارج خانه نیست از سگ‌هایش مواظبت می‌کند. فابستر به‌علت شخصیت واقعاً ناخوشایند مارج هرگز با او ازدواج نخواهد کرد. این عشق یک‌طرفه محرّک بسیاری از رفتارهای زشت مارج با دیگران است.

مارج شیفتهٔ دادلی5Dudley، تنها برادرزاده‌اش است. او نمی‌داند هری پاتر که با بستگانش زندگی می‌کند جادوگر است. او تصور می‌کند هری فرزند دو تن‌‌لش بیکار است که پسرشان را نزد بستگان سخت‌کوششان، یعنی ورنن و پتونیا، ول کرده‌اند. این‌دو که می‌ترسند مارجِ متعصب و رک‌گو از حقیقت باخبر شود، طی سال‌های زیاد به این تصور پروبال داده‌اند.

وقتی هری به‌دلیل توهین‌های مداوم مارج به پدر و مادرش از دست او عصبانی می‌شود و اختیار قدرت‌های جادویی‌اش را از دست می‌دهد، مارج مثل بالنِ سد آتش6نوعی بالن بزرگ که طی جنگ جهانی اول و دوم برای محافظت از اهداف زمینی با کابل‌هایی به زمین بسته می‌شد تا به‌همراه کابل‌ها مانور جنگنده‌ها و بمب‌افکن‌های دشمن را با مشکل مواجه کند. م. باد می‌شود. دو نفر از اعضای جوخهٔ خنثی‌سازی جادوهای تصادفی7Accidental Magic Reversal Squad از وزارت جادو اعزام می‌شوند تا به این حادثه رسیدگی و حافظهٔ عمه مارج را اصلاح کنند. از آن زمان به بعد، دِرزلی‌ها مواقعی که هری در خانه است مارج را به آنجا دعوت نمی‌کنند و هری دیگر هرگز او را نمی‌بیند.

نظر جی. کی. رولینگ:

از این‌که مارج را پرورش‌دهندهٔ سگ‌های بولداگ کردم پیشمانم، چراکه حالا می‌دانم نژادی تهاجمی نیستند. خواهرم یکی از آنها را دارد و دوست‌داشتنی‌ترین و مهربان‌ترین سگی است که آدم می‌تواند با آن روبه‌رو شود. از طرف دیگر، حقیقتاً ظاهر عبوسی دارند فقط از نظر ظاهری و به نظر می‌رسید مناسب مارج باشند.

۶ دیدگاه

ثبت دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای ضروری مشخص شده‌اند *