این مطلب شامل تمام حذفیات و اشتباه‌های ترجمه فارسی فصل هفتم از کتاب هری پاتر و حفره اسرارآمیز در ایران است. ضمن احترام به مترجم و ناشر ایرانی، با توجه به قوانین موجود در کشور بخش‌هایی از کتاب حذف شده یا به‌خاطر خستگی مترجم محترم از دست رفته و ترجمه نشده. ما برای کامل کردن تجربه‌ی شما از دنیای شگفت‌انگیز جادویی هری پاتر، این بخش‌ها را استخراج کردیم و در ادامه می‌توانید استفاده کنید.

مرکز دنیای جادوگری

راهنمای موارد:

🔴 حذفیات🟠 اشتباه مهم🟡 اشتباه جزئی🟢 سانسور
شماره‌گذاری صفحات براساس کتاب‌های چاپ جدید است.

🔴 ص۱۲۱، خط یکی مانده به آخر:

کاپیتان تیم کوییدیچ گریفیندور به سراغش آمده بود. هری با بی‌حالی گفت:

– چیشئه؟

وود گفت:

– تمرین کوییدیچ داریم! بجنب!

هری با چشم‌های درهم‌کشیده به پنجره نگاه کرد. در پهنه‌ی صورتی و طلایی‌رنگ آسمان مه رقیقی به چشم می‌خورد. حالا که بیدار بود، نمی‌دانست با آن همه سر و صدایی که پرنده‌ها به راه انداخته بودند، چطور توانسته بود بخوابد. هری با صدای گرفته گفت:

🔴 ص۱۲۲، خط ۱۱:

هری ردای سرخ تیم کوییدیچش را پوشید و…

🔴 ص۱۲۶، خط ۸ از آخر:

هری سوار جارویش شد، با لگدی به زمین جهش کرد و به پرواز درآمد.

🟡 ص۱۲۷، خط ۶ از آخر:

وود با سرعت به سمت زمین پرواز کرد و چنان عصبانی بود که محکم‌تر از آنچه قصد داشت فرود آمد و هنگام پیاده شدن از جارویش تلوتلو خورد. هری، فرد و جرج…

🔴 ص۱۲۷، خط ۳ از آخر:

زودتر از زمین بیرون برین.

هیکل مارکوس فلینت حتی از وود هم بزرگ‌تر بود. وقتی جواب می‌داد، ظاهر حیله‌گر ترول‌مانندی به چهره داشت:

– اینجا که برای همه‌مون جا هست، وود.

آنجلینا…

🟠 ص۱۲۸، خط ۱۱ از آخر:

خوب شد اسم پدر دراکو رو آوردی.

🔴 ص۱۲۸، خط ۶ از آخر:

… «نیمبوس دوهزار و یک» درست جلوی چشم گریفیندوری‌ها در زیر آفتاب…

🟡 ص۱۲۹، خط ۵:

– نگاه کنین! تماشاگرها به زمین بازی اومده‌ن.

🟡 ص۱۲۹، خط ۱۱:

همه داشتن از جاروهایی که پدرم به تیم هدیه داده تعریف می‌کردن.

🔴 ص۱۳۰، خط ۹ از آخر:

هنگامی که او را از زمین بازی بیرون می‌بردند، کالین دوان‌دوان خود را از جایگاه به آن‌ها رساند و درحالی‌که جست و خیزکنان همراهشان می‌آمد، پرسید:

– چی شده، هری؟ چی شده؟ مریض شده؟ ولی تو می‌تونی معالجه‌ش کنی، درسته؟

رون عق بزرگی زد و چند حلزون دیگر از دهانش بیرون ریخت. کالین که هیجان‌زده شده بود…

🔴 ص۱۳۱، خط ۷ از آخر:

… و جلوی رون انداخت که شترقی صدا کرد. سپس با سرخوشی گفت:

– بهتره بیرون بیاد تا اینکه بخواد داخل بمونه. همه‌ش رو بالا بیار، رون.

هرمیون با نگرانی…

🟡 ص۱۳۲، خط ۱۱:

هاگرید یک بشقاب پر از تافی شیره‌ی چغندر به آنها تعارف کرد و گفت:

🟡 ص۱۳۳، خط ۱۱

اصیل‌زاده‌س ولی بلد نیست سر و ته یه پاتیل رو از هم تشخیص بده.

🟡 ص۱۳۳، خط یکی مانده به آخر:

… اما نتوانست دهانش را باز کند زیرا تافی شیره‌ی چغندر هاگرید دندان‌هایش را به‌هم چسبانده بود.

🟡 ص۱۳۴، خط ۱۳ از آخر:

رون، از این تافی‌های شیره‌ی چغندر می‌خوری؟

🔴 ص۱۳۵، خط ۲:

چشم هری به چتر صورتی گلدار هاگرید افتاد…

🟡 ص۱۳۵، خط ۴ از آخر:

تافی‌های شیره‌ی چغندر خورده بود…

🟡 ص۱۳۶، خط ۶:

سحر و جادو هم خبری نیست. باید با دست کار کنی.

🟠 ص۱۳۶، خط ۷ از آخر:

…از خوردن پای کلبه* لذت نبرد. [*«پای کلبه» یا «شپردز پای» نوعی غذای قدیمی انگلستان است که با سیب‌زمینی و گوشت پخته می‌شود.]

🔴 ص۱۳۶، خط ۵ از آخر:

فیلچ تا صبح منو اون‌جا نگه می‌داره. بدون جادو باید کار کنم! توی اون تالار دست‌کم باید صد تا جام باشه. من اصلاً نظافت مشنگ‌ها رو بلد نیستم. [کلمه‌ی «کوییدیچ» اضافی است. ]

🟡 ص۱۳۷، خط ۴:

بر روی دیوارهای اتاق، عکس‌های قاب‌شده‌ی بیشماری از لاکهارت زیر نور شمع‌های فراوان، برق می‌زدند. تعدادی از آنها را نیز امضا کرده بود.

نکات بیشتر:

  • عنوان فصل:‌ «گندزاده‌ها و زمزمه‌ها» صحیح است.
  • آلیسیا اسپینِت صحیح است که نوشته شده آلیشیا اسپینت (Alicia Spinnet)
  • کِیتی بل صحیح است که نوشته شده کتی بل (Katie Bell)
  • پاک‌جاروی پنج (Cleansweep Five): «کلین‌سوئیپ پنج (فایو)» برند و مدل دسته‌جارو است و مثل «نیمبوس» و «فایربولت» (آذرخش) بهتر است ترجمه نشود.

براساس ترجمه ویدا اسلامیه از انتشارات کتابسرای تندیس
طرح گرافیکی مطلب: Vladislav Pantic

۹ دیدگاه

  1. من همیشه فکر میکردم جام های کوییدیچه. برا همین وقتی رون گفت اسم تام ریدل رو دیده خیلی تعجب کردم و فکر کردم خانوم رولینگ یه دور داستان خودشو درست نخونده! اون زمان به توانمندی مترجما شک نداشتم!!

  2. شما که این همه زحمت ترجمه میکشید، لطف کنین تو خود کتاب هم چاپشون کنید. البته امیدوارم اگه این کارو کردید، هرمیون ها رو هم درست کنید

  3. من کتابای انگلیسی رو نخوندم
    ولی با توجه به گفته دوستان تو پادکست لوموس فکر کنم خطاها به مرور تو کتابای بعدی کمتر و کمتر میشه

    1. من که الان دارم محفل ققنوس رو به انگلیسی میخونم و هر از چند گاهی یه سر به فارسیش میزنم کلی ایراد داره.منظورم این حذفیات بی مورد و این چیزا نیست چون توی کتاب های بعد یه ذره کمتر میشه اما ایراداتی که داره اینه که خانم اسلامیه هر جور دلش میخواسته ترجمه کرده. یعنی به جای اینکه اون جمله رو “ترجمه” بکنه, منظور و معنیشو میرسونه, مثلا هرماینی (اونجا که توی الف دال دارن پاترونوس درست میکنن) وقتی پاترونوسش به دورش میگرده میگه:” واقعا که خیلی قشنگن…نیستن؟” (یه همچین چیزی میگه…دقیقش یادم نیست ) ولی توی ترجمه اگه اشتباه نکنم نوشته:واقعا که خیلی ناز و خوشگلن
      یعنی خانم اسلامیه زده ترتیب یه سوال رو توی جمله داده و فقط منظورو رسونده…از اینجور چیزا خیلی تو محفل ققنوس هست.

ثبت دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای ضروری مشخص شده‌اند *