راهنمای موارد:
🔴 حذفیات | 🟠 اشتباه مهم | 🟡 اشتباه جزئی | 🟢 سانسور |
🔴 ص۳۳، خط ۲:
باز کرد تا بتوانند از پشت میلهها با هم صحبت کنند و آهسته گفت:
🟠 🟡 ص۳۸، خط ۱۲ از آخر:
لوسیوس مالفوی طرف ما برگشت و گفت که هیچکدوم از کارهاش با اختیار خودش نبوده. ولی چرند گفته. بابا حدس میزد اون یکی از…
🟡 ص۳۹، خط ۳:
عمارتها و قصرهای بزرگ و قدیمیه.
🟡 ص۳۹، خط ۱۰ از آخر:
جغد ماست. خیلی پیره. قبلاً هم پیش اومده که قبل از رسوندن نامه از حال بره.
🟠 ص۴۰، خط ۵ از آخر:
آخه توی اون قسمت فقط بابام و یه جادوگر پیر به اسم پرکینز…
🟠 🔴 ص۴۱، خط ۱۰:
جرج گفت:
– خونهی ما یه کم دورتر از دهکدهست. «آتری سنتکچپُل».
🔴 ص۴۱، خط ۱۲ از آخر:
کنار یک گاراژ درب و داغان در یک حیاط کوچک…
🔴 ص۴۱، خط ۹ از آخر:
…روزی یک خوکدانی سنگی بزرگ بوده است…
🟡 ص۴۱، خط ۶ از آخر:
… آن را استوار نگه داشتهاند (و هری به خودش یادآوری کرد که احتمالاً همینطور است). بالای شیروانی…
🟡 ص۴۱، خط ۴ از آخر:
یک تابلوی یکوری نزدیک درِ ورودی روی تیری نصب شده بود که روی آن…
🟠 🔴 🟡 ص۴۲، خط ۹ از آخر:
خانم ویزلی داشت با عصبانیت از وسط حیاط به سمتشان میآمد و مرغها را به اطراف پراکنده میکرد و با اینکه زن کوتاهقامت و تپلی بود و صورت مهربانی داشت، در آن لحظه بهطور حیرتانگیزی مثل یک ببر دندانخنجری بود.
🟡 ص۴۳، خط ۵:
از نگرانی داشتم دیوونه میشدم. اصلاً عین خیالتون هست؟ تا حالا هرگز نشده من یه بار توی عمرم… صبر کنین باباتون بیاد…
🟠 ص۴۳، خط ۱۱:
کاش یه ذره از پرسی یاد میگرفتین! اگه یه بلایی…
🟡 🔴 ص۴۳، خط آخر:
و «ضیافت یکدقیقهای: جادویی است!» و اگر گوشهای هری درست میشنید، از رادیوی کهنهی کنار…
🟠 ص۴۴، خط آخر:
– تو هم حرف نزن!
خانم ویزلی با ملایمت بیشتری…
🟠 ص۴۵، خط ۶:
آره، حالا صبر کن، حتماً میخواد ازت امضا بگیره.
🟠 ص۴۶، خط ۶:
…نوشته بود: راهنمای گیلدروی لاکهارت برای رفع آفات خانه. عکس بزرگ…
🟠 ص۴۶، خط ۱۲:
وای، جادوگر بینظیریه. خیلی خوب بلده چطوری میشه از شر آفتهای خونه راحت شد. کتابش عالیه.
🔴 ص۴۷، خط ۱۲ از آخر:
سپس جن خاکی را بالای سرش برد («ولم کن!») و مثل کمند آن را در هوا چرخاند.
🟡 🟠 ص۴۷، خط ۸ از آخر:
سرانجام رون قوزک پای جن خاکی را رها کرد. جن خاکی شش متر به هوا پرتاب شد و تلپی روی زمینهای آنسوی پرچین فرود آمد.
🟡 🟠 ص۴۷، خط ۶ از آخر:
خاک بر سرت. شرط میبندم من جن خاکیم رو تا اونطرف کندهی درخته پرت میکنم.
🟠 🔴 ص۴۷، خط ۴ از آخر:
اولین جن خاکی را که گرفته بود، به جای پرت کردن، ببرد و آنسوی پرچین بیندازد، ولی جن خاکی که ضعف هری را حس کرده بود، دست او را محکم با دندانهای تیزش…
🔴 ص۴۸، خط ۱۰:
دوباره برمیگردن. اونا عاشق اینجان. بابا خیلی بهشون رو میده…
🔴 ص۴۹، خط ۴ از آخر:
میکنه.
آقای ویزلی چشمهایش را باز و بسته کرد.
– عزیزم، مطمئن باش…
🟠 ص۵۰، خط ۲:
آرتور ویزلی، خودت موقع نوشتن قانون حواست بوده که این راههای گریز رو بذاری! تا بتونی با اون آتوآشغالهای مشنگی توی انباریت سر و کله بزنی. حالا بذار محض اطلاعت…
🟠 ص۵۱، خط ۷ از آخر:
چاق و خاکستریرنگ رون نیز…
نکات بیشتر:
- عنوان فصل: پناهگاه (The Burrow): ظاهراً دلیل نامگذاری Burrow این است که راسوها (weasel) در لانهی زیرزمینی (burrow) زندگی میکنند.
- غول (ghoul): غول دقیقاً معادل این کلمه و ترجمۀ درستی است. مشکل اینجاست که نشر تندیس در کتابها troll و giant را هم بهصورت «غول» معادل سازی کرده است. (درکتاب جانوران شگفتانگیز، ghoul «غول بیبخار» ترجمه شده.) بنابراین سه موجود کاملاً متفاوت از نظر ظاهر، اندازه و هوش، که یکی از آنها (giant) اصلاً جزو جانوران دستهبندی نمیشود، بهطور کلی در کتابها «غول» ترجمه شدهاند (و اینکه «غول غارنشین» نیز در بسیاری از موارد بهطور خلاصه «غول» نوشته شده) و به خوانندهی فارسیزبان اینطور القا میشود که همه اینها از یک خانوادهاند، در حالی که اینطور نیست.
- جن خاکی (gnome): «نوم» بهتر است معادلسازی نشود.
- اِرول (Errol): شکل لاتین این کلمه در پانویس آورده نشده که تلفظ درست را برای فارسیزبان سخت میکند.
- هرمس (Hermes): تلفظ این کلمه در زبان انگلیسی هِرمیز است. شکل لاتین این کلمه در پانویس آورده نشده که تلفظ همان «هرمس» را نیز برای فارسیزبان سخت میکند.
- از ترجمهی کتابسرای تندیس میتوان اینطور برداشت کرد که فقط سه چیز روی صفحۀ ساعت ویزلیها نوشته شده، درصورتی که در متن اصلی نوشته شده «چیزهایی مثل این سه» نوشته شدهاند، یعنی بیشتر از این هستند و دوازده مورد است.
براساس ترجمه ویدا اسلامیه از انتشارات کتابسرای تندیس
طرح گرافیکی مطلب: Vladislav Pantic
سلام. خسته نباشید. هر دفعه کارتان دقیقتر و بهتر میشود. بابت زحمتی که میکشید سپاسگزاریم.
به نظرم دو خطای زیر هم خوب است که به فهرستتان اضافه شود (البته اگر در چاپ جدید برطرف نشده):
در کتاب نسخۀ قدیمیِ من یک اشتباه تایپی بود. صفحۀ ۴۱، خط ۱۵ (چاپ ششم، ۱۳۸۰). نوشته شده: «گه یه بلایی سرتون میاومد چی؟» یعنی جای «اگه» بهاشتباه نوشتهاند «گه». (آدرس این مورد: این در آنجایی است که خانم ویزلی دارد بچهها را دعوا میکند.)
همچنین در نسخۀ من یک ایراد دیگر هست. صفحۀ ۳۵، خط ۹. اسلامیه بهاشتباه «رون گفت…» ترجمه کرده است، در صورتی که در انگلیسی نوشته شده he told Ron.
یعنی اسلامیه جمله را به رون نسبت داده در صورتی که بهوضوح جملهای است که هری گفته، یعنی باید مینوشت «او [هری] به رون گفت…» (آخر رون از کجا میداند که هدویگ خیلی وقت است که درست و حسابی بالهایش را باز نکرده؟!) (آدرس این مورد: این در آن قسمت است که هری به همراه فرد و جورج و رون فرار میکند و هری به دورسلیها میگوید تابستان بعدی میبینمتان و برادران ویزلی از خنده رودهبر شده بودند.)
یک خسته نباشید جانانه عرض میکنم به مترجم محترم داداش کارت درسته همین مسیر رو برو
ممنون ازتون خدا قوت بی صبرانه منتظر پادکست هستم و پادکست رو به تمام اونایی که از هری پاتر خوششون اومده معرفی میکنم واقعا هر وقت با کسی تازه میرسم سر بحث هری پاتر اسم پادکست لوموس و مشخصات رو هم میگم ممنون
چقدر جالب! من در مورد ریشه پناهگاه نمیدونستم
هه هه weasel 🙂