حذفیات و تغییرات:
صفحه ۲۲۷، خط ۴ بعد از سه ستاره:
ساعتها مینشستند و هر چیزی که میشد را با نان تست، مافین انگلیسی و مارشملو میخوردند و برای اخراج مالفوی…
صفحه ۲۲۸، پاراگراف دوم:
در حالی که هری به سختی از تختش خارج میشد و روبدوشامبرش را به تن میکرد، رون با حالت خوابآلودگی گفت:
کریسمس مبارک.
صفحه ۲۲۹، آخر خط ۵:
برات یک پلیور ویزلی فرستاده.
صفحه ۲۲۹، خط ۷:
یک بستهی بزرگ شیرنی فوج.
صفحه ۲۳۰، خط ۷:
دستخط ریز و بدخطی که پیش از این هرگز آن را ندیده بود روی کاغذ نوشته بود…
صفحه ۲۳۱، خط ۷:
ولی ما که احمق نیستیم، میدونیم اسممون گرد و فورجه.
(به نکات بیشتر مراجعه شود)
صفحه ۲۳۳، آخرین خط:
کره و ظرفهای بزرگ خاکستری پر از سسهای غلیظ گریوی و کرنبری.
صفحه ۲۳۲، خط ۸:
بالای سرسرا در میز بلند آنجا، دامبلدور که
صفحه ۲۳۲، پاراگراف دوم، خط سوم:
جامهای شراب را…
صفحه ۲۳۴، خط ۹ از پایین:
از تصور چنین منظرهای بر خود لرزید.
قسمت ممنوع درست پشت کتابخانه بود. با دقت از روی طنابی که این کتابها را از باقی کتابخانه جدا میکرد گذر کرد. چراغش را بالا گرفته بود و عناوین کتابها را میخواند.
عنوان کتابها اطلاعات خاصی به او منتقل نمیکرد. روی جلد کتابها به زبانهای ناشناختهای یک سری ورد با حروفی بهصورت محو و طلایی رنگ نوشته شده بود که هری از آنها سر در نمیآورد. کتابی دیگر لکهی تاریکی روی آن داشت که به طرز وحشتناکی شبیه خون بود. موهای پشت گردن هری از اضطراب لرزشی کرد. وقتی صدا پچ پچ ضعیفی را…
صفحه ۲۳۶، پاراگراف دوم، خط آخر:روی قاب قوسی عبارتی در بالای آن حکاکی شده بود: Erised stra ehru oyt ube cafru oyt on wohsi.
(به نکات بیشتر مراجعه شود)
صفحه ۲۳۶، پاراگراف سوم، خط دوم:
به آینه نزدیکتر شد تا یک بار دیگر به آینهای نگاه کند ولی هیچ انعکاسی از خودش نبیند. قدمی برداشت و جلوی آینه رفت.
صفحه ۲۳۸، خط دوم:
علیرغم میل باطنی از صورت مادرش فاصله گرفت و با صدایی آهسته گفت:
– باز هم برمیگردم.
و با عجله از اتاق خارج شد.
صفحه ۲۳۸، خط یکی مانده به آخر:
آنها سعی کردند از مسیری که هری از کتابخانه آمده بود بروند و برای همین…
صفحه ۲۴۰، خط ۴:
…بگذار من پدر و مادرمو ببینم.
– هلم نده.
در همان لحظه…
صفحه ۲۴۰، خط ۹:
همین که چشمهای درخشان خانم نوریس جلوی در ظاهر شد، رون شنل را روی سر هردویشان انداخت.
صفحه ۲۴۱، خط سوم از پایین:
عجیبه که نامرئی شدن باعث میشه اینقدر نسبت به اطرافت بیتوجه بشی.
اصطلاحات:
شنل نامرئی: Invisibility Cloak
نکات بیشتر:
- در بخش مربوط به صفحه ۲۳۱، خط ۷، فرد و جورج با اسم خودشان شوخی میکنند. بخاطر اینکه خانم ویزلی حرف اول اسم آنها را روی پلیورشان مینویسد و بچهها شوخی میکنند که مادرشان فکر میکند آنها اسم خودشان را فراموش میکنند.
- در بخش صفحه ۲۳۶، وسط صفحه، مترجم عبارتی که بالای آینه حکاکی شده بود را ننوشته. جملهای که بالای آینه نوشته در واقع حروف بهم ریختهای از این جمله است: صورت شما را نه بلکه خواسته قلبی شما را نشان میدهم.
در همین بخش مترجم جای این جمله نوشته «کلمات عجیب و ناشناخته». در حالی که همچین عباراتی در متن اصلی نیست و مندرآوردی مترجم است.
براساس ترجمه سعید کبریایی از انتشارات کتابسرای تندیس
طرح گرافیکی مطلب: VladislavPantic
به قول بچه های لوموس : دست گلش درد نکنه. نویسنده بیخود کرده هرچی گفته. مهم حرف آقای کبریاییه
اون بخش “جرد و فرج” رو من خیلی دوست دارم، یکی از شوخی های باحال دوقلوهاست که خب به دلایل نامعلومی از ترجمه حذف شده 🙂
به نوشته روی آینه هم رحم نکرده
من رو بگو که تا چند ماه پیش فکر میکردم کتاب اول انگلیسی و فارسیش نباید فرق آنچنانی داشته باشه…دیگه با این وضعیت من کتاب فارسی نمیخرم حداقلش قبل از خرید چک میکنم ببینم نسبتی با آقای کبریایی دارن یا نه…
خوب گفتی
نوشته روی آینه خیلی مهم بود. از هر طرفی که نگاه میکنم نباید حذفش میکرد!
من تا حالا فکر میکردم نوشته روی آینه توی فیلم، از جمله نکاتی هست که موقع ساخت فیلم اضافه شده و توی کتاب ها نبوده. ولی مثل این که صلاح دید مترجم بوده!!!
یه سوال داشتم ممنون میشم اگر جواب بدید
من میتونم فیلم زبان اصلی رو به راحتی ببینم و چند تا رمان هم به زبان انگلیسی خوندم البته رمان های پیچیده ای نبودند بنظرتون با این سطح از زبان میتونم کتاب های زبان اصلی هری پاتر رو بخونم ؟؟
چون واقعا الان به لطف جناب کبریایی متوجه شدم حداقل سنگ جادو رو باید یه بار انگلیسی بخونم :)))
و اینکه نمیتونیم از انتشارات تندیس خواهش کنیم که یه تجدید نظری روی این ترجمه داشته باشند به قول خودتون حیف که بعد بیست سال هنوز باید با این ترجمه چاپ بشه من بعید بدونم حتی خانم اسلامیه کتاب رو ویراستاری کرده باشند
آخه واقعا حذف دو تا پاراگراف خیلی به داستان لطمه میزنه :///
سلام. فکر کنم بتونین کتاب ها رو هم بخونین. طبیعتا کلمات جدیدی رو هم می بینین توی کتاب که فکر می کنم مشکل زیادی ایجاد نکنه. مسئله بعدی اینه که به هر حال چون علاقه دارین به هری پاتر، هر چقدر هم که سخت باشه و کلمات جدید داشته باشه براتون (که با توجه به چیزایی که گفتین فکر نمی کنم مشکل زیادی داشته باشین) بازم از کتاب دلزده نمی شین و با علاقه ادامه می دین.
پس فکر کنم خوندنش آنچنان سخت نباشه. برای این که مطمئن بشین، می تونین اول پی دی اف کتاب اول رو بخونین و اگه اوکی بود، نسخه فیزیکی رو خریداری کنین.
سلام. به نظر من حتما بخونید. چون اولا کلمات جدید اکثرشون انقدر تکرار میشن در طول کتابا که یاد میگیرینشون ثانیا با سطح زبان شما که فیلمو کامل متوجه میشین قطعا لطف خوندن اصل کتاب نسبت به ترجمه خیییلی بیشتره. من که تا حالا مترجم فارسی به انگلیسی که خیلی خوب باشه ندیدم. از من میشنوین تا جای ممکن همه چیو زبان اصلی بخونین.(اینا رو میگم چون خودمم زبانم فوق العاده نیست ولی همون چندتا اصطلاحی که بلدم و میبینم تو ترجمه یا دوبله اشتباه کردن اعصابم خورد میشه)
در مورد سوال اولتون باید بگیم که واقعا نمیتونیم به قطعیت توصیهای براتون داشته باشیم. اما راه حلش آسونه. فایل انگلیسی کتابهای هری پاتر در اینترنت موجوده و رایگانه. میتونین فایل کتاب اول رو دانلود کنین و فصلهای اولش رو مطالعه کنین. اگه دیدین با سطح زبانتون همخوانی داره، مجموعه رو ادامه بدین یا اگه خواستین نسخهی چاپی رو بگیرین و از روی نسخهی چاپی ادامه بدین. اما در مجموع سختی متن کتابهای هری پاتر خیلی زیاد نیستن، اما کتاب به کتاب دشوارتر میشن. اینم در نظر داشته باشین که کتاب پر از کلمات و اسامی ابداعی نویسنده است.
دربارهی انتشارات تندیس هم قطعا میتونین درخواست کنین. اما امیدوار نباشین که نتیجهای داشته باشه. چون بعیده بخوان هزینهی ویراستاری دوباره یا بازترجمه رو بدن. ضمن اینکه تغییرات در متن کتابی که از قبل مجوز گرفته، مستوجب اینه که کتاب دوباره برای دریافت مجوز به ارشاد ارسال بشه و مجوزدهی ارشاد هم ضابطهی خاصی نداره. ممکنه این دفعه یکسری چیزهای دیگه رو از کتاب حذف کنن.
سلام. خیلی ممنون بابت پادکست این قسمت . با توجه به اینکه کتاب اول توسط آقای کبریایی ترجمه شده و دارای ایراداتی است ، کتاب های بعدی خانم اسلامیه هم مانند آقای کبریاییه یا نه ؟؟؟
یعنی ما می تونیم شاهد نداشتن حذفیات در کتاب های بعدی باشیم ؟؟
می خوام آقای کبریایی رو تیکه پارش کنم
که با این کتاب همچین کاری کردن . اگر من دستم به جاهایی می رسید خودم کتاب رو به آقای کبریایی می دادم و می گفتم دوباره ترجمه اش کنن . تا بفهمه دیگه از این کارا نکنه .
آخه دو تا پاراگراف . اصلا این که هیچی من نمی دونم چرا بعضی از جا هاش که خیلی ممیزی به قول امید یا خشایار نیستن حذف کرده .
انشاالله به کتابهای بعدی که برسیم، ترجمهی خانم اسلامیه رو هم بررسی میکنیم.
تو رو خدا دیدگاه من رو هم بخونین .