چوبدستیهای سرو با اصالت خانوادگی در ارتباطند. چوبدستیساز بزرگ قرون وسطی، گراینت اولیوندر، نوشته که همیشه باعث افتخارش بوده که یک چوبدستی سرو را با یک جادوگر جفت کند، زیرا میدانسته دارد ساحر یا ساحرهای را ملاقات میکند که مرگ قهرمانانهای خواهد داشت. خوشبختانه در این دوره و زمانه که خون و خونریزی کمتر است، به ندرت صاحبان چوبدستی سرو برای فدا کردن جانشان فراخوانده میشوند، گرچه بیشک اگر نیاز باشد، بسیاری از آنها این کار را میکنند. چوبدستیهای سرو همراه خود را در میان افراد شجاع، جسور و فداکار مییابند: کسانی که از مقابله با سایهها در طبیعت وجود خود و دیگران ترسی ندارند.
مغز چوبدستی من تکشاخ:موی تکشاخ معمولاً پایدارترین جادوها را تولید میکند، و کمتر از همه تحتالشعاع نوسانات و انسدادها قرار میگیرد. چوبدستیهایی که مغز تکشاخ دارند به طور کلی سختتر از بقیه به جادوی سیاه روی میآورند. این چوبدستیها وفادارتر از همه هستند، و معمولاً به اولین صاحب خود به شدت وفادار میمانند، چه جادوگر یا ساحرهی ورزیدهای باشد و چه نباشد.
نقاط ضعف جزئی موی تکشاخ آن است که آنها قدرتمندترین چوبدستیها را نمیسازند (هر چند ممکن است جنس چوبدستی آن را جبران کند) و این که اگر شدیداً به صوت اشتباه استفاده شوند دچار سرخوردگی میشوند، به این معنی که ممکن است مو «بمیرد» و لازم باشد که آن را جایگزین کرد.