دنبال نجات تاریکی...
پدربزرگ والامقامم، جربالد اوکتاویوس اولیوندر، همیشه به چوبدستیهای این جنسی «چوبدستی جان سالم به در برده» میگفت، زیرا او آن را به سه جادوگر فروخته بود که در ادامه توانسته بودند از خطری مرگبار، جان سالم به در ببرند. شکی در آن نیست که این چوب که از ارتجاعیترین درخت به دست میآید، چوبدستیهایی میسازد که خواهان قدرتی پایدار و عزمی مصمم در صاحبشان بوده و این چوبدستیها در دستان افراد دمدمی مزاج و دودل ابزارهایی ضعیف هستند. چوبدستیهای نراد به خصوص مناسب تغییر شکل است و صاحبان متمرکز، با قدرت ذهن بالا و گه گاه با رفتارهای مرعوبکننده را میپسندد.
مغز چوبدستی من ققنوس:این کمیابترین نوع مغز است. پرهای ققنوس توانایی اجرای وسیعترین محدودهی جادو را دارند، با این حال ممکن است بیشتر از تکشاخ یا اژدها طول بکشد تا این را بروز دهند. این چوبدستیها بیشترین ابتکار عمل را از خود نشان میدهند، گاهی اوقات به خودی خود عمل میکنند، خصوصیتی که بسیاری از جادوگران و ساحرهها آن را دوست ندارند.
چوبدستیهای پر ققنوس همیشه در زمینهی انتخاب صاحبان خود سختگیرتر از همه هستند، چرا که موجودی که پر از آن گرفته شده یکی از مستقلترین و غیروابستهترین موجودات دنیاست. مطیع کردن و شخصیسازی این چوبدستیها سختتر از همه است، و معمولاً وفاداری آنان را به سختی میتوان برد.