حذفیات و تغییرات:
صفحه ۱۶۷، وسط صفحه:
…اگر چیزی رو یادمون رفته باشه قرمز میشه… اوه.
صورتش در هم رفت، زیرا در همان لحظه یادآور قرمز شد.
«…چیزی رو فراموش کردی…»
نویل سعی میکرد به یاد آورد…
صفحه ۱۶۹، خط آخر از پاراگراف یکی مانده به آخر:
…وگرنه تا قبل از اینکه بتونین کلمهی «کوییدیچ» رو به زبونتون بیارین از هاگوارتز اخراج میشین.
صفحه ۱۷۹، خط ۹ از پایین:
…یاد حرفهای من میافتین. شماها خیلی…
فرصتی نشد که هری و رون بفهمند «خیلی» چه چیزی هستند. هرماینی به طرف تابلوی…
صفحه ۱۸۰، خط ۸:
– هر دوتون خفهشین! فکر کنم یه صدایی شنیدم.
صدایی شبیه خرخر بود.
رون آهسته زیر لب گفت:…
صفحه ۱۸۳، خط ۹ از پایین:
…الانه که گیر بیافتی.
– خواهش میکنم پیوز، اگه ما رو لو ندی اتفاقی برامون نمیافته.
پیوز که برق شرارت…
صفحه ۱۸۶، خط اول:
روی مبلها ولو شدند. مدت زیادی گذشت و هیچ کدامشان حرفی نزدند. قیافهی نویل طوری…
صفحه ۱۸۶، خط ۹ از پایین:
…حالا اگه مشکلی ندارین من میرم بخوابم.
رون که با دهان باز به او نگاه میکرد گفت:
– نه، مشکلی نداریم. به نظر تو ما اونو…
اصطلاحات:
یادآور: Remembrall
جستجوگر: Seeker
مدافع: Beater
طلسم لولوخورخورهها: Curse of the Bogies
نکات بیشتر:
- نام صحیح دختر اسلیترینی که «پانسی پارکینسون» ترجمه شده، در اصل «پنزی پارکینسون» است.
- طلسمی که با عنوان «طلسم لولوخورخورهها» شده بهتر بود «طلسم بوگیها» ترجمه شود. عبارت Bogie در فارسی با همان نام بوگی هم شناخته میشود.
براساس ترجمه سعید کبریایی از انتشارات کتابسرای تندیس
طرح گرافیکی مطلب: VladislavPantic
خسته نباشید بی صبرانه منتظر پادکستم
خسته نباشید ما منتظریم #قسمت- نهم
یه ترجمه برگریزون براتون آوردم که سعید کبریایی رو حلوا حلوا کنید و دور سرش بگردید.
اونجایی که فیلچ با پیوز روبهرو میشه و ازش میپرسه که اینا کجا رفتن، پیوز در جواب میگه
Shan’t say nothing if you don’t say please, said Peeves in his annoying singsong voice.
حالا مرحوم پرتو اشراق برداشته “annoying singsong” رو اینطور ترجمه کرده
پیوز که میخواست خاطرهٔ آنتونیو کاپوله را یک بار دیگر زنده کند با آواز گفت: «اگر نگویی خواهش میکنم، هیچی گیرت نمیآید!». بعد تو پانوشت ارجاع داده مترجم که آنتونیو کاپوله یه خوانندهٔ معروف اپرا اهل ورونای ایتالیاست که ۱۸۲۸ به دنیا اومده و ۱۸۹۳ مرده. من گفتم لابد این جزو متن اصلی بوده و بعدا توی ادیشنهای قبلی در اومده از ترجمه. ولی هر چی سرچ کردم همچین چیزی ندیدم.
حالا بنده خدا دستش هم از دنیا کوتاهه. ولی باید گفت آخه مرد حسابی این دری وری چیه از خودت اضافه کردی؟! حالا در خلال جستجوها متوجه شدم که کتابهای فراوانی در زمینه موسیقی ترجمه کرده و لابد خواسته ادای دینی کنه به موسیقی. هیچ دلیل دیگهای پیدا نکردم. منتهی نکته عجیب ماجرا اینه که حتی به فرض صحت این استدلال، اصلاً همچین آدمی و همچین خواننده اپرایی وجود نداره به گواه گوگل. یه دونه «آنتونیو پوگی» پیدا کردم که اونم تاریخ تولدش با اون آدم نمیخونه. آقای مترجم برگشته گفته پیوز میخواسته خاطرهٔ «کاپولهنامی» رو زنده کنه. اصلاً کاپولو نامی نداریم. یه دونه پوگی داریم، حالا خوبه که پوگی نه ک داره نه الف داره نه ل داره نه ه داره، یه دونه پ داره.
واقعاً آدم خشمگین میشه. بدون اجازه برداشتن کتاب رو ترجمه کردند، بعد همچین دخل و تصرفی هم توش بردند و یه آب هم روش. ویکیپدیای طرف رو بخونی نوشته محقق موسیقی و پژوهشگر فلان. شاید در اون زمینهها هم کارای ارزشمندی کرده باشه، هرچند برای من ندیده و نخونده واقعاً اعتبار اون حیطه تخصصیش هم میره زیر سؤال، وقتی میبینم طرف تو رمان فانتزی که اغلب خوانندههاش نوجوانن، اومده همچین چرتوپرتی رو گنجونده. که چی بشه؟!!
شاید منظورش فابیو کاپلو سرمربی فوتبال بوده…
ولی خدایی ترجمه پرتو اشراق خیلی بیخوده….
من مدتی بود که به دنبال کتاب مرگ ویشنو بودم که بخونمش که از قضا ترجمهی همین مترجم هست …
دیگه با این اوصاف همون متن اصلی رو سعی می کنم پیدا کنم و بخونم … چه کاری آخه ؟!
ببینید در کل ترجمه رو نگاه میکنید روان و خوبه. منتهی من دو سه فصل رو سرسری و یه فصل رو دقیق بررسی کردم واقعاً اشکالاتی دیدم که به نظرم از حد معمول فراتر بود و قابل قبول نبود. حالا اون مرگ ویشنو رو نمیدونم دیگه چطور ترجمه کرده. کتابشو اتفاقا من خودم دارم که نخوندم و نخواهم خوند احتمالاً. اگه نتونستید پیدا کنید من میتونم بفرستم براتون چون لازم ندارم خودم.
سلام
ممنون از لطف و محبت تون 🙂
اگه نتونستم پیدا کنم مزاحمتون میشم 🙂
بازم ممنون 🙂
مرسی خیلی خوب بود
به نظرم ترجمه سایت جادوگری رو بخونید. مشکلاتش خیی کمتر از این چیزاست
بهترین ترجمه از چه کسی و چه انتشاراتی هستش؟؟؟