راهنمای موارد:
🔴 حذفیات | 🟠 اشتباه مهم | 🟡 اشتباه جزئی | 🟢 سانسور |
🟡 ص۲۳۵، خط ۱:
…صدای عق زدن از خود درآورد.
🔴ص۲۳۶، خط ۴ از پایین:
هری با امیدواری همان جمله را تکرار کرد:
– پروفسور، شما فکر نمیکنین کار من بوده؟
🔴 ص۲۳۷، خط ۱:
…چنین فکری نکردم. ولی همچنان میخوام باهات صحبت کنم.
🔴ص۲۳۷، خط ۲ بعد از سه ستاره:
…تبدیل به وحشت واقعی کرد.
🔴ص۲۳۹، خط ۶ از پایین:
صبح روز کریسمس با هوایی سرد و فضایی سفید رنگ طلوع کرد.
🔴ص۲۴۰، خط ۱۱:
همان وقت هدویگ روی تخت فرود آمد و هری با خوشحالی گفت:
– سلام. پس دیگه با من حرف میزنی؟
🟡ص۲۴۱، خط ۸:
…هاگرید با هر جام اگناگ که مینوشید… [اگناگ یک نوشیدنی مخصوص کریسمس و حاوی الکل است]
🟡ص۲۴۱، خط ۱۴:
…سومین بشقاب پودینگ کریسمس را خورده…
🟡ص۲۴۱، خط ۵ از پایین:
وقتی داریم از مالفوی بازجویی میکنیم کراب…
🔴ص۲۴۵، خط ۱۳ از پایین:
آنگاه سوزشی به سرعت از معدهاش شروع شد و به انتهای انگشتان دست و پایش رسید. سپس نفسش بند آمد…
🟠ص۲۴۶، خط ۴ از پایین:
– نمیدونی چهقدر عجیب و مسخرس که ببینی گویل داره فکر میکنه.
🔴ص۲۴۷، خط ۸:
هری از لای در به هرمیون گفت:
🔴🟠ص۲۵۱، خط ۹:
…باید هر چه زودتر قانون مسخرهاش برای حمایت از محصولات…
براساس ترجمه ویدا اسلامیه از انتشارات کتابسرای تندیس
طرح گرافیکی مطلب: Vladislav Pantic
دقت کردین تا اینجای کار ، خانم ویدا اسلامیه هیچ جای کتاب رو سانسور نکرده ولی اشتباهات فراوان داشته.
کنج کاوانه
اوضاع خیلی خرابتر از ایناست. من این فصل رو کامل بررسی کردم. فایلش رو هم به تیم لوموس دادم کنار این مطلب بذارن ایرادات رو. منتهی فک کنم وقت نکردند چک کنن.
مثلاً این دو تا جمله کلاً ترجمه نشده:
۱. اونا دوستای صمیمی مالفویان، همه چیو بهشون میگه.
۲. مالفوی مقابل دیوار سنگی مرطوب، ساده و بدون تزئیناتی توقف کرد.
یا مثلاً اینجا:
آنها دزدکی به سرسرای بزرگ، «که پس از صرف چای کریسمس سوت و کور شده بود»، رفتند و منتظر ماندند
بخش داخل گیومه توی متن اصلی هست ولی ترجمه نشده
یا مثلاً اونجا که نوشته:
«هاگرید با هر جام نوشیدنی که مینوشید محکمتر روی میز ضرب میگرفت.»
توی متن اصلی اصلاً همچین چیزی نیست تا جایی که دانش من یاری میکنه. اون کلمه boom که اونجا اومده منظورش یه صدای غرشماننده که هاگرید بهخاطر مست بودن صداهای عجیبغریب درمیآورده و میغریده 🙂 . منتهی روی میز ضرب گرفتن دیگه نمیدونم چه صیغهایه.
یا این:
برای چهارمین بار بشقابشان را از باقیمانده غذاها و دسرها پر میکردند.
اینجا توی متن اصلی نوشته برای چهارمین بار یه کیکی رو میلمبوندند. باقیمانده غذا و دسر نداریم اصلا.
ترجمه نشدن بخش داخل گیومه توی این قسمت:
هنگامی که قفسه سینهاش بزرگ میشد ردایش شکافت و پاره شد، «همچون بشکهای که حلقههای نگهدارندهاش از هم باز شود».
و چند تا مورد دیگه که دیگه حالشو ندارم بنویسم.
کلاً ۳۳ مورد ایراد ترجمهای ریز و درشت من از همین فصل درآوردم. قصابی کردند کتاب بینوا رو. فک کنم خود مترجم هم یه دور دقیق بازخوانی تطبیقی نکرده ترجمهشو. همینطوری یلخی یه نوبت ترجمه کرده رفته و این وسط این همه چیز جا مونده ترجمه نشده. ویراستار و اینا هم کشک.
الان در حال گوش دادن به پادکستم و باز یه نکته ترجمهای دیگه بود که تو کامنت بالا یادم رفت بنویسم. اون قسمت انتقاد مالفوی از قانون ویزلی علاوه بر اون «مسخره» یه ایراد ترجمهای دیگه هم داره 🙂
draw up به معنی اصلاح قانون نیست بلکه میشه تهیه پیشنویس قانون، منتهی برای سهولت و خوانایی میشه
تدوین قانون یا نوشتن قانون ترجمهش کرد. حتی اگه اون کلمه «مسخرهش» رو هم جا مینداخت. باز اینجا اگه «نوشتن قانون» یا «تدوین قانون» به جای «اصلاح قانون» ترجمه میشد، بهتر بود.
(کاملاً آشکار است که ایشان شایستگی اصلاح قوانین ما را ندارند > کاملاً آشکار است که ایشان شایستگی تدوین قوانین ما را ندارند)