راهنمای موارد:
🔴 حذفیات | 🟡 اشتباه | 🟢 سانسور |
🟢 ص۳۴۶، خط ۷:
هرمیون که از این برخورد رون خوشحال شده بود دستهایش را دور گردن رون انداخت و به شدت به گریه افتاد. رون که کاملا وحشت کرده بود، به آرامی با دست بالای سرش را نوازش میکرد. بالاخره هرماینی آرام شد، از رون فاصله گرفت و هق هق کنان گفت:
– رون، من برای خالخالی خیلی خیلی متاسفم…
رون که خیالش آسوده شده بود که هرماینی از آغوشش فاصله گرفته، گفت:
🔴 ص۳۴۹، خط ۱۲:
هرماینی جیغ کشید و گفت: «چی؟ وای نه! یادم رفت بیام!»
هری گفت: «چطور ممکنه فراموش کرده باشی؟ تو که تا جلوی در کلاس با ما بودی!»
هرماینی نالهکنان گفت: «باورم نمیشه، پروفسور فلیتویک…
🔴 ص۳۵۰، خط ۴ از پایین:
…چه پیشگویی حیرتانگیزی!
هرماینی که به خودش زحمت نداده بود به آهستگی صحبت کند، با گفتن این جمله باعث شد رون و هری به شدت بخندند.
🔴 ص۳۵۰، خط آخر:
…گویی چیزی نشنیده بود و با حالت رویاگونهای گفت:
🔴 ص۳۵۳، وسط صفحه:
ناگهان لاوندر باعث شد دیگران سکوت خود را بشکنند و گفت:
🟡🔴 ص۳۵۵، خط ۱۱ از پایین:
مالفوی هنوز ماجرای گلآلود شدن در هاگزمید را از یاد نبرده بود و از اینکه هری توانسته بود به نحوی از مجازات شدن شانه خالی کند، عصبانیتر هم شده بود. هری هم تلاش مالفوی برای خرابکاری در بازی مقابل ریونکلا را فراموش نکرده بود، اما فقط بخاطر باک بیک مصمم شده بود که مالفوی را در مقابل دیدگان تمام مدرسه شکست دهد.
🔴 ص۳۵۸، خط ۶ از پایین:
رون با صدای گرفتهای جویده جویده گفت: «الان که هوا تاریکه، هری…
🔴 ص۳۵۹، خط ۵ از پایین:
وود خیلی مختصر گفت: «بریم رختکن.»
🟡 ص۳۵۹، خط ۲ از پایین:
…او را دارند یا خیر، انگار که برای صبحانه چیز به شدت ترشی خورده باشد. زمان مثل برق…
🔴 ص۳۶۰، وسط صفحه:
…بازیکنان تیم گریفیندور… پاتر، بل، جانسون، اسپینت…
🔴 ص۳۶۳، خط ۷ از پایین:
بازیکن غولپیکر مدافع اسلیترین آن را…
🔴 ص۳۶۵، وسط صفحه:
در آن لحظه گریفیندور شصت امتیاز جلوتر بود. و اگر همین الان هری اسنیچ را میگرفت، جام کوییدیچ از آن تیم گریفیندور بود.
🔴 ص۳۶۶، خط ۱۰ از پایین:
لی نالهکنان گفت: «اسلیترین بازی رو در دست داره…
🔴 ص۳۶۷، خط ۵ از پایین:
ورزشگاه طنین میافکند. هری از بالای جمعیت اوج گرفت و صدای عجیبی در گوشش پیچید. توپ طلایی کوچک با ناامیدی…
🔴 ص۳۶۷، خط ۲ از پایین:
…با سرعت به سویش آمد، هری را از گردن در آغوش گرفت و بیاختیار روی شانهاش هق هق گریه را سر داد. با رسیدن فرد و جرج هری دو ضربهی بزرگ به بدنش را احساس کرد. آنگاه صدای آنجلینا…
🔴 ص۳۶۸، خط ۵:
هری در میان آن هیاهوی سر و صدا و بدنهایی که به او برخورد میکرد گیج شده بود. جمعیت همهی بازیکنان…
🔴 ص۳۶۸، خط۴ از پایین:
دامبلدور جام غولپیکر کوییدیچ را در دست داشت…
براساس ترجمه: ویدا اسلامیه از انتشارات کتابسرای تندیس (چاپ چهلم)
استخراج: امید
طرح هنری: پاترمور
خسته نباشین❤
این کامنت صرفا جهت تشکر از زحمات امید بوده و ارزش دیگری ندارد
مرسی که هستی