در هفتمین قسمت از فصل زندانی آزکابان لوموس، درگیر اتفاقات کلاس پروفسور اسنیپ بعد از جراحت دریکو و صحبتای موذیانه‌ش می‌شیم. و برای اولین بار سر کلاس پروفسور لوپین ظاهر می‌شیم که درس عملی دیگه‌ای نیست جز، مواجهه با باگرت یا لولوخورخوره. توی این قسمت خشایار، امید، شادی و میلاد علاوه بر این‌ها درباره‌ی بررسی نسخه‌های دیگه‌ی کتاب و نکات چاپ و ترجمه هم بیشتر صحبت می‌کنن.

پادکست لوموس برای ادامه فعالیت خودش به کمک شما نیاز داره. اگر دوست داشتید می‌تونین از طریق این لینک بصورت ارزی و ریالی از ما حمایت مالی کنین.

جهت ارتباط با ما می‌توانید از طریق po*****@wi*************.com یا توییتر و اینستاگرام در ارتباط باشید.

اجراکنندگان: خشایار، شادی، امید و میلاد
مترجم: حسین غریبی
آهنگساز:
علی خانی
طرح کاور:
Jim Kay © Bloomsbury Publishing Inc
کپی‌رایت:
Warner Bros and J.K.Rowling
ارائه‌ای از وب‌سایت مرکز دنیای جادوگری و دمنتور

۴ دیدگاه

  1. سلام
    خسته نباشید این قسمتم عالی بود
    راستی باگرت فقط به اون چیزایی تبدیل میشه که “میدونی” بیشتر از همه ازشون میترسی یا اونایی که واقعاً بیشتر از همه ازشون میترسی؟
    چون تو حالت دوم ممکنه چیزی باشه که خودت یادت نمیاد یا چیزی باشه که اصلاً ندیدیش!

    1. سلام دوست عزیز
      باگرت ها موجوداتی هستند که به شکل بدترین ترس هر فردی که با آنها روبرو میشوند تغییر میکنند. این به این معنی است که باگرت ها نمیتوانند خودشان را به چیزی تبدیل کنند که فرد نمیداند چیست یا هرگز ندیده است. بنابراین، باگرت ها فقط به اون چیزهایی تبدیل میشوند که شما “میدانید” بیشتر از همه از آنها می ترسید. https://harrypotter.fandom.com/wiki/Boggart

      البته، ممکن است بعضی از ترسهای شما در ذهن شما ناخودآگاه باشند و شما به آنها آگاه نباشید. در این صورت، باگرت ممکن است به شکل چیزی درآید که شما از آن تعجب کنید یا حتی نشناسید. برای مثال، در سال ۱۹۹۴، البوس دامبلدور، مدیر مدرسه هاگوارتس، گفت که باگرت او به شکل جسد خواهرش، آریانا دامبلدور، درآمده است. دامبلدور خودش را مقصر مرگ خواهرش میدانست و از آن رویداد ناراحت بود، اما احتمالاً به طور آگاهانه به آن فکر نمیکرد.
      https://www.potterquizzes.com/boggart-quiz/

      پس، جواب سوال شما این است که باگرت فقط به اون چیزایی تبدیل میشود که شما “میدانید” بیشتر از همه از آنها میترسید، اما ممکن است بعضی از ترسهای شما در ذهن شما پنهان باشند و باگرت آنها را نشان دهد.

  2. هیچی دیگه حرفی ندارم ….=)
    با تشکر از کتابسرای تندیس و خانم اسلامیه بابت لغزنده کردنمون و شیردال کردن بچه های گریفندور و مهم تر از همه پدیده ی عجیبی که توی فیدیبو به وجود آوردن

  3. این قسمت هم عالی بود بچه‌ها. خسته نباشید (یا به قول ما جادوگرها: دمنتور و باگرت ازتون به دور باشه همیشه). حتماً از این به بعد نسخۀ طولانی رُ مستقیم از یوتیوب می‌شنوم.
    پ.ن۱: لغزان‌ها؟! یعنی ترجمۀ اسامی خاص (proper nouns) توی این کتاب «مافوقِ شاهکاره»! من برای خوندن اون نسخۀ اولِ اولِ اولی که خانم اسلامیه ترجمه کرده حاضرم تا نُک قلۀ اِوِرِست برم 
    پ.ن۲: راستی مرسی که از شیوۀ تدریسم توی این قسمت تعریف کردین… خوشمان آمد. مثل لوپین که بعد از چالش باگرت به همۀ بچه‌هایی که داخلش مشارکت داشتن، امتیاز داد، منم به امید و شادی هر کدوم ۱۰ امتیاز، و به خشایار و میلاد عزیز هم نفری ۵ امتیاز میدم.

    ماچ به کَلَتون؛
    امیرحسین، یه ریونکلایی از شیراز.

ثبت دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای ضروری مشخص شده‌اند *