ورودی سالن عمومی هافلپاف1Hufflepuff در همان راهرویی قرار دارد که آشپزخانهٔ هاگوارتس2Hogwarts: در ترجمهٔ کتابسرانی تندیس: هاگوارتز. م. نیز آنجاست. اگر از تابلوی بزرگ میوهها عبور کنید که ورودی آشپزخانه را شکل میدهند، با کپهای از بشکهها روبهرو خواهید شد که در حفرهای سنگی در سمت راست راهرو روی هم چیده شدهاند. اگر در وسط ردیف دوم بر روی دومین بشکه از پایین با ریتم «هلگا هافلپاف3Helga Hufflepuff» ضربه بزنید، درِ بشکه باز خواهد شد.*
*پیچیدگی یا سادگی روش ورود به سالن عمومی هر گروه شاید نشانهای از شهرت فکری هر کدام از گروهها باشد: هافلپاف ورودی ثابتی دارد و برای باز کردن آن به ضربههای موزون نیاز است. اسلیترین4Slytherin و گریفیندور5Gryffindor مثل یکدیگر درگاهی دارند که از هر کسی را که بخواهد وارد شود رمز عبور میخواهد. اسلیترین ورودیِ تقریباً پنهان و رمز متغیر دارد و گریفیندور نگهبانی دمدمیمزاج و رمزی که هرازچندگاهی تغییر میکند. درِ ورودی سالن عمومی ریونکلا6Ravenclaw، گروهی که به محل حضور تیزترین مغزهای هاگوارتس شهرت دارد، هربار که کسی آن را بکوبد، سؤالی فکری یا فلسفی جدیدی مطرح میکند.
اما از این مورد نباید اینگونه استنتاج شود که هافلپافیها احمق یا کندذهن هستند؛ اگرچه گاهی بیرحمانه شخصیتشان اینگونه کاریکاتوری توصیف میشود. در گذر قرنها چندین نابغهٔ برجسته از گروه هافلپاف بیرون آمدهاند. این متفکران برحسب اتفاق دارای ویژگیهای خارقالعادهٔ بردباری، اخلاق کاری قوی و پایداری بودهاند که همگی شاخصهای سنتی گروه هافلپاف هستند.
برای مسائل امنیتی و جلوگیری از ورود دانشآموزان غیرهافلپافی، در صورت ضربهزدن به بشکهٔ اشتباه و یا به دفعات اشتباه، درِ یکی از بشکههای دیگر باز میشود و سرتاپای متجاوز را خیس از سرکه میکنند.
مسیر شیبدار و خاکیِ داخل بشکه اندکی بهسمت بالا حرکت میکند تا جایی که سالنی دنج، گرد و با سقفی کوتاه نمایان میشود که یادآور لانهٔ گورکن است. اتاق با رنگهای شاد و زنبوریِ زرد و سیاه تزیین شده و چیزی که این رنگها را بیشتر به چشم میآورد استفاده از چوبهای براقی بهرنگ عسلی برای میزها و درهاست؛ درهای گردی که به خوابگاه پسرها و دخترها منتهی میشوند (مجهز به تختخوابهای چوبی راحت که همگی با لحافهای چهلتکه پوشانده شدهاند).
انبوهی از گلوگیاه رنگارنگ گویی که از جو سالن عمومی هافلپاف لذت میبرند: کاکتوسهای متنوعی در قفسههای چوبی دایرهایشکل قرار گرفتهاند (قفسهها برای یکنواختی با دیوار سالن، انحنا دارند)، بسیاری از آنها با عبور افراد شروع به دست تکان دادن و رقصیدن میکنند. گلدانهای مسی نیز از سقف آویزاناند و وقتی از زیرشان عبور میکنید برگ سرخسها و پیچکها موهایتان را نوازش میکند.
بالای پیشبخاری چوبی (که سراسر آن گورکنهای رقصان تزیینی حک شده)، تصویری از هلگا هافلپاف، یکی از چهار بنیانگذار مدرسهٔ هاگوارتس، قرار دارد که با فنجان طلایی ریز دودستهای در حال نوشیدن به سلامتی دانشآموزانش است. پنجرههایی کوچک و دایرهایشکل تقریباً همسطح با زمینِ پای قلعه، نمای زیبایی از چمن مواج و قاصدکها و گاهی اوقات پاهای رهگذران را نشان میدهند. گرچه این پنجرهها کوتاه هستند، اما همواره آفتاب را در سالن حس میکنید.
نظر جی.کی.رولینگ:
اولین باری که برای این مجموعه برنامهریزی کردم، انتظار داشتم که هری طی مدت تحصیلش در هاگوارتس از هر چهار سالن عمومی گروهها بازدید کند. اما زمانی رسید که متوجه شدم هرگز دلیل موجهی برای ورود هری به سالن عمومی هافلپاف وجود نخواهد داشت. بااینحال، این سالن درست بهاندازهٔ سه سالن دیگر برای من واقعی است و همیشه میدانستم هافلپافیها که بعد از کلاسهای درس راه آشپزخانه را در پیش میگیرند، کجا میروند.
عالی
خیلی سالن جالبی هست
عالی بود
عالی بود
چه سالن قشنگی حیف که در جای مناسب نیستم
♀️
ایکاش هری اونجا هم میرفت، حتی به غلط :)))
ای کاش عکس سالن (و هر عکس دیگری که در بخش «داستانهای حاشیهای مرتبط» آورده میشه) رو میشد که بزرگتر کرد و یکخورده با دقیقتر دیدنش، حالی اضافی برد.