اولین استاد درس دفاع در برابر جادوی سیاه هری جادوگر جوان باهوشی است که پیش از قبول سمت تدریسش در هاگوارتز به یک سفر سیاحتی دور دنیا رفت. اولین باری که هری کوییرل1Quirrell را میبیند، او هر روز دستاری را به دور سر خود میپیچد. مشکل اعصاب او، که خود را در لکنت زبانش به خوبی نشان میدهد، چنان شدید است که شایعه شده بود دستارش را پر از سیر کرده تا خونآشامها را دور نگه دارد.
من کوییرل را پسری با استعداد ولی حساس میدانم که احتمالا در زمان تحصیل در مدرسه به خاطر کمرویی و عصبی بودنش مورد آزار قرار میگرفته است. احساس ناقص بودن و علاقه او به اثبات خود باعث شد کمکم (در ابتدا به صورت نظری) به جادوی سیاه علاقهمند شود. کوییرل، مانند بسیاری از افراد دیگری که خود را ناچیز و حتی مضحک میدانند، آرزو داشت بتواند کاری کند که توجه دنیا را به خود جلب کند.
کوییرل از سر کنجکاوی و تمایل ناخودآگاه برای جلب توجه به سفر رفت تا هرچه از لرد سیاه باقیمانده بود را پیدا کند. او با خود خیال میکرد که حداقل میتواند ولدمورت را تعقیب و دستگیر کند و در بهترین حالت ممکن بود بتواند مهارتهایی نیز از او بیاموزد تا مطمئن شود دیگر کسی به او نخواهد خندید.
گرچه هاگرید درست میگفت که کوییرل «نابغه است»، اما این استاد هاگوارتز ساده و متکبر بود که فکر میکرد قادر خواهد بود از پس رویارویی با ولدمورت، حتی زمانی که در موضع ضعف قرار دارد، بربیاید. زمانی که ولدمورت فهمید مرد جوان در هاگوارتز مقامی دارد، فورا کنترل او را، که توانایی مقاومت نداشت، در دست گرفت.
گرچه کوییرل روحش را از دست نداد، اما کاملا تحت کنترل ولدمورت درآمده بود و این باعث شد بدنش تغییر هولناکی کند: حال ولدمورت از پشت سر کوییرل بیرون آمده بود، حرکاتش را کنترل میکرد و حتی او را مجبور میکرد که دست به قتل بزند. کوییرل هر از چندگاهی مقاومت ضعیفی از خود نشان میداد، اما ولدمورت بسیار بسیار قدرتمندتر از او بود.
در واقع کوییرل تبدیل به یک جانپیچ موقت برای ولدمورت شده بود. او به واسطه جدال با روح شیطانی و بسیار قدرتمندتر درونش، به شدت ضعیف شده بود. هنگام نبرد با هری به خاطر قدرت محافظی که مرگ مادر هری برای حفاظت از او در پوستش باقی گذاشته بود، پوست کوییرل آشکارا سوخت و تاول زد. زمانی که بدن مشترک کوییرل و ولدمورت به خاطر تماس با هری آتش گرفت، ولدمورت به موقع برای نجات خودش فرار کرد و کوییرل ضعیف و آسیبدیده را به حال خود گذاشت تا بیفتد و بمیرد.
نظر جی.کی.رولینگ:
کوییراینوس2Quirinus یکی از خدایان رومی است که اطلاعات زیادی از آن در دست نیست، اما تقریبا از دستهی خدایان مربوط به جنگ محسوب میشود و نشانهای از آن است که کوییرل آنقدر که به نظر میرسد بیعرضه نیست. «Quirrell» شبیه به کلمهی «squirrel» (سنجاب) – کوچک، بانمک و بیآزار – و شبیه کلمهی «quiver» (به خود لرزیدن) است که اشارهای به عصبی بودن ذاتی این شخصیت دارد.
عالی
کوییرل تو کدوم گروه هاگوارتز بود؟
فکر کنم یه جا خوندم گریفیندوره
ریونکلا 🙂
یه سوال میدونین قبل از کوییرل کی استاد دفاع در برابر جادوی سیاه بود ؟
Woohoo and wooooooow