آینهی نفاقانگیز1آینهی اِریسِد (Mirror of Erised) وسیلهای بسیار قدیمی است. هیچکس نمیداند چه کسی آن را ساخته است، یا این که چطور در مدرسهی هاگوارتز است. اساتید قبلی از سفرهای خود ابزارها و اشیاء جالبی به مدرسه آوردهاند، پس ممکن است اتفاقی به مدرسه آورده شده باشد، یا به این دلیل که معلم از طرز کار آن باخبر بوده و مجذوب و وابستهی آن شده است، یا چون طرز کار آن را نمیدانسته و قصد داشته نظر همکارانش را جویا شود.
آینهی نفاقانگیز یکی از آن اشیاء جادویی است که به نظر میرسد با هدف سرگرمی ساخته شده باشد (این که با نیت خوب بوده یا بد، محل مناقشه است)، زیرا با آن که کاربردی بیش از یک آینهی معمولی دارد، بیشتر جالب است تا سودمند. تنها پس از آن که پروفسور دامبلدور تغییراتی کلیدی در آینه میدهد (که پیش از آن که آن را از اتاق ضروریات بیرون بیاورد و از آن استفاده کند، حداقل صد سال در آنجا خاک میخورد) آینه تبدیل به یک مخفیگاه بسیار خوب، و آزمایشی نهایی برای ناخالصی قلب میشود.
نوشتهی بالای آینه را (“erised stra ehru oyt ube cafru oyt on wohsi”) باید برعکس خواند تا مفهوم واقعیش را فهمید.2برعکس عبارت میشود: “I show not your face but your heart’s desire” به معنی: «من چهرهی تو را نشان نمیدهم، بلکه آرزوی قلبیات را نشان میدهم».
آلبوس دامبلدور، کسی که آینه را از محل اختفایش بیرون آورد، بعد از اینکه در کتاب سنگ جادو به هدفش رسید، آینه را به همانجایی برگرداند که آن را یافته بود. بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که آینه به همراه تمامی محتویات اتاق ضروریات حین نبرد هاگوارتز نابود شده است.
نظر جی.کی.رولینگ:
هشدارهای آلبوس دامبلدور به هری در مورد آینهی نفاق انگیز بیانگر دیدگاههای خودم است. نصیحت «آرزوهایت را دنبال کن» در کل خوب و پسندیده است، اما زمانی میرسد که دنبال کردن آرزوها دیگر مفید نیست و حتی مضر میشود. دامبلدور میداند وقتی که انسان خود را اسیر خواستهای میکند که هرگز نمیتواند – یا هرگز نباید – محقق شود، از زندگی جا میماند. عمیقترین آرزوی قلبی هری یک چیز غیرممکن است: بازگشت پدر و مادرش. هر چند محروم بودن او از خانوادهاش بسیار ناراحت کننده است، دامبلدور میداند این که هری بنشیند و به تصویری خیره شود که هرگز برایش اتفاق نخواهد افتاد، فقط به هری صدمه میزند. آینه جذاب و فریبنده است، اما لزوماً شادیآور نیست.
یعمی چی همه ی وسایل اتاق ضروریات نابود شد!؟ خب مگه خودشون اتاقو پر وسیله کرده بودن!؟ اتاق ضروریا اتاقی بود که اگر یه نفر به یه چیزی احتیاج داشت، اون اتاق با وسایل لازمش حاضر میشد. یعنی وقتی مدرسهرو ساختن توی یه اتاقو پپپر وسیله کرذن تا هر کس هر چی خواست بتونه توش پیدا کنه!؟ غیر منطقی نیست!؟
نه ولی اون اتاق اتاقی جادویی بود که خب معلومه که حین ساخت اون رو با وسایل پر نکردن ولی این قدرتو بهش اضافه کردن که نیازهارو برطرف کنه و تنها اون اتاق همچین قدرتی رو داشت و وقتی که نابود بشه خب دیگه هیچ کاری نمیتونه بکنه دیگه هرچی جادو بوده نابود شده
سوختن با از بین رفت جادو فرق داره
اتاق ضروریات به وسیلهی آـش ضیطانی که نوعی جادوی سیاه بود سوخت و نابود شد و صدمه ای که به وسیلهی جادوی سیاه پیش بیاد قابل ترمیم نیست …
ببین در واقع اتاق ضروریات کارش اینه که چیزی ک نیاز داری رو بهت میده
دیالوگ بانوی خاکستری رو یادته؟
“جایی که همه چیز قایم شده”
پس در واقع اون اتاقی که همه چیز داخلش قایم شده یک وجه از اتاق ضروریاته به این صورت که طی نسل های متمادی ادمای مختلفی که چیزی برای قایم کردن داشتن و این موضوع رو با اتاق ضروریات درمیون گذاشتن اتاق ضروریات این اتاق خاص رو در اختیارشون گذاشته و کم کم پر شده پس این اتاق از خودش چیزی نداره فقط محلیه برای”قایم کردن”به همه دلیل اگه چیزای داخلش نابود بشن دیگه نمیشه برشون گردوند
دقیقا … وسایلی که در اتاق ضروریات بودن توسط افراد مختلف اونجا پنهان شده بودن … مثل هری که رفت کتاب شاهزاده ی دورگه رو اونجا قایم کنه (و برخلاف فیلم همون موقع دیهیم ریونکلا رو دید ولی نمیدونست که چی دیده) …
حرفت خیلی جالب بود .و خب اگه اینجوری در نظر بگیریم میتونیم بگیم ممکنه که این آینه هم همونجا به وجود اومده باشه یعنی کسی اونو به هاگوارتز نیاورده باشه…
نه اتاق ضروریات چیزی ر به وجود نمیاره ولی با توجه به جایی که فرد بخواهد امکاناتی ر ایجاد میکنه که بعدش از بین میره ( مثل اتاق ارتش دامبلدور) ولی اون اتاقی که برای پنهان کرد وسایل میخواستن اونجا یکجا مخفی بوده و وسایل ر هم صاحبانشان در اونجا پنهان میکردند
ببین اون جادویی که کراب کرد یک اتیش معمولی نبود هرمایونی گفت این طلسم خیلی خطرناکه در حدی که حطا دیهیم ریونکلا که یک هورکراکس بود رو نابود کرد پس ۱۰۰% میتونسته جادوی اتاق ضروریات رو نابود کنه
هورکراکس با یکی از دندون های باسیلیسک نابود شد.
یه سوالی دامبلدور که اصلا اتاق ضروریات رو نمیدونس کجاست و چجوری میشه بهش رسید. پس چطور آیینرو از اونجا آورده و به اونجا برگردونده
دامبلدور میدونست بنظرت خودت مدیر مدرسه و یکی از بزرگترین جادوگران قرن از وجود این اتاق بی خبر بوده
داخل هاگوارتز جاهایی وجود داشته که حتی دامبلدور هم ازشون اطلاعی نداشت
دقیق یادم نیس ولی فکر کنم تو کتاب چهارم یه جایی دامبلدور گفت امروز صبح که واسه دستشویی عجله داشتم تصادفا یه اتاقی رو کشف کردم بعدا هرچی خواستم دوباره پیداش کنم نبود