سیلوانوس کتلبرن تا سال سوم تحصیل هری در هاگوارتز استاد درس مراقبت از موجودات جادویی بود و در آن زمان جایش را به روبیوس هاگرید داد.
کتلبرن مردی مشتاق و گاه گاهی بیملاحظه بود که علاقه فوقالعادهاش به موجودات خطرناکی که مطالعه میکرد و از آنها مراقبت میکرد، معمولا باعث آسیب رساندن به خودش و گاهی دیگران میشد. این اتفاق ۶۲ بار باعث آزادی مشروطش در زمان استخدامش در مدرسه شد (رکوردی که همچنان پابرجاست). همانند هاگرید، او نیز خطرات موجوداتی مانند اوکمیها1Occamy، موجودی دو پاست با پر و بال که بدنی شبیه افعی دارد و در هندوستان و خاور دور یافت میشود – جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها، نیوت اسکمندر، ترجمه ویدا اسلامیه، زردنبوها2Grindylow، نوعی دیو آبی شاخدار به رنگ سبز بسیار روشن است که در تمام دریاچههای بریتانیا و ایرلند یافت میشود – جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها، نیوت اسکمندر، ترجمه ویدا اسلامیه و خرچنگهای آتش3Fire Crab، خرچنگ آتش بر خلاف نامش مانند لاکپشت بزرگی با لاک جواهرنشان است و روش دفاعی خاص خود را دارد. این موجود هنگامی که مورد تهاجم قرار میگیرد از انتهای بدنش شعلهی آتش شلیک میکند – جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها، نیوت اسکمندر، ترجمه ویدا اسلامیه را دست کم میگرفت. یک بار که او یک خاکسترگردان4Ashwinder، خاکسترگردان یک افعی باریک طوسی رنگ با چشمهای سرخ و درخشان است که از چوب یا زغال نیمسوز به وجود میآید و به سوی گوشههای تاریک خانهای که در آن پدید آمده میخزد و در مسیر خود ردی از خاکستر بر جای میگذارد – جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها، نیوت اسکمندر، ترجمه ویدا اسلامیه را برای ایفای نقش کرم سفید در نمایش چشمه خوشبختی5چشمه خوشبختی نام یکی از پنج داستان کتاب «افسانههای بیدل قصهگو» است جادو کرده بود، باعث شد تمام سرسرای بزرگ آتش بگیرد.
کتلبرن مرد دوستداشتنیای بود و حفظ طولانی مدت شغلش در هاگوارتز نشانهای از علاقهای بود که کارمندان و دانشآموزان به او داشتند. هنگامی که دوره تدریسش به پایان رسید، تنها یک دست و نیمی از یک پا داشت. آلبوس دامبلدور هنگام بازنشستگیاش به او مجموعه کاملی از اعضای سحر شده چوبی هدیه داد که هر چند وقت یکبار باید تعویض میشدند. زیرا عادت کتلبرن مبنی بر بازدید از پناهگاههای اژدها در اوقات فراغتش، باعث میشد مرتبا اعضای مصنوعیاش آتش بگیرند.
کتلبرن ادامه زندگیاش را در هاگزمید گذراند اما به خاطر ضعف جسمانیاش قادر نبود که در نبرد هاگوارتز شرکت کند. اما از آنجا که مصمم بود نقشی در این نبرد داشته باشد، به سختی به اتاق زیر شیروانیاش رفت و همه موجودی کرمهای فلوبرش6Flobberworm، کرم فلوبر در جویهای مرطوب زندگی میکند و بسیار کمتحرک است و در طبقهبندی وزارت سحر و جادو در رده بیخطر و ملالآور قرار گرفته است – جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها، نیوت اسکمندر، ترجمه ویدا اسلامیه را از پنجره بر سر مرگخوارانی ریخت که از آنجا عبور میکردند. گرچه این کار تاثیر چندانی بر نتیجه نبرد نداشت، اما روحیه واقعی او را نشان میدهد.
خیلی جالب بود
خیلی فرد دوست داشتنی هست
عزیزم!
مطمئنا اگه هاگرید نیمه غول نبود مثل اون تیکه پاره شده بود