امروز همراه مرضیه عزیز می‌ریم سراغ فصل دهم از کتاب هری پاتر و تالار اسرار. در این قسمت هری آسیبی جدی از توپ بازدارنده‌ی کوییدیچ می‌بینه، لاکهارت هم وضع رو خرابتر می‌کنه و هری به درمانگاه فرستاده می‌شه. مرضیه، میلاد، خشایار، شادی و امید در این قسمت از اتفاقات کوییدیچ، درمانگاه و حضور مجدد دابی با هم صحبت می‌کنن.

مرضیه صادقی عزیز از دوستان قدیمی، صاحب پادکست فیکشن و از طرفدارهای پر و پاقرص هری پاتره. مرضیه ادبیات داستانی خونده و در زمینه نویسندگی و نقد ادبی فعالیت می‌کنه. پادکست فیکشن در مورد داستان‌های واقعی ترسناکه که البته مناسب افراد زیر ۱۶ سال نیست.

ما اینجا هر هفته کتاب‌های هری پاتر رو به ترتیب و فصل به فصل جلو می‌ریم و در مورد تمام جوانبش با هم صحبت می‌کنیم. اگه کتاب‌ها رو نخوندین، بدونین که ما تمام مجموعه رو در نظر می‌گیریم و حرفامون باعث لو رفتن قصه می‌شه. چه برای اولین بار چه چندمین بار، بهتره که شما هم همراه با ما شروع به خوندن کتابا کنین.

فروشگاه فانتازیو اسپانسر این قسمت از پادکست لوموس هست.

حذفیات ترجمه هری پاتر

به روال فصل گذشته‌ی لوموس، این بار هم با انتشار هر قسمت جدید از لوموس، ترجمه‌ی اون فصل کتاب هم از ترجمه‌ی فارسی اون در ایران رو بررسی می‌کنیم و حذفیات، اشتباهات و سانسورهای اون رو برای شما مشخص می‌کنیم.

برای مطالعه حذفیات فصل دهم از کتاب هری پاتر و حفره اسرارآمیز اینجا رو کلیک کنید.

داستان‌های حاشیه‌ای مرتبط

جی.کی.رولینگ پیش از این برای بعضی از فصل‌های کتاب‌های هری پاتر، در سایت رسمی دنیای جادوگری یک سری داستان کوتاه جدید منتشر کرده بود. ما در مرکز دنیای جادوگری تنها سایتی در ایران هستیم که همه‌ی این داستان‌ها رو به فارسی ترجمه کردیم.

برای این فصل از کتاب هری پاتر و تالار اسرار یه داستان حاشیه‌ای از خانم رولینگ وجود داره که شما رو دعوت به خوندنش می‌کنیم. داستان دراکو مالفوی با ترجمه امین بهره‌مند.

نظرتون رو از داخل سایت، با ایمیل po*****@wi*************.com و یا توییتر و اینستاگرام مرکز دنیای جادوگری می‌تونید با ما به اشتراک بذارین. اگر هم دوست داشتین میتونین از طریق این لینک از ما حمایت مالی کنین.

اسپانسر: فروشگاه فانتازیو
اجراکنندگان: مرضیه، خشایار، شادی، امید و میلاد
مترجم:
حسین غریبی
آهنگساز: علی خانی
طرح کاور: Jim Kay © Bloomsbury Publishing Inc
حق تکثیر هری پاتر: Warner Bros and © J.K. Rowling ©
ارائه‌ای از وب‌سایت مرکز دنیای جادوگری و دمنتور

۳۷ دیدگاه

  1. من موقع ورزش و بدنسازی برای اینکه حوصله ام سر نره ، پادکست شما رو گوش میدم از اول.
    سر تیکه هاتون به آقای کبریایی ، چند بار از خنده دمبل خورد تو سرم.

    راضی ام ازتون 😐

      1. سلام بچه هه من کم تر از یه هفتس با لوموس آشنا شدم ولی قسمت آخر به علاوه ی قسمت ۱۴ قسمت از کتاب اول رو گوش دادم فهمیدین چقد از لوموس خوشم اومده یا بیشتر توضیح بدمخیلی باحالین چون گفته بودین کامنت بزارید گفتم یه خسته نباشید بهتون بگم یه سئوال از مرضیه شادی هم جواب بده قبوله لاکهارت برای دوست داشته شدن زیادی خود شیفته نیستدوستون دارم مثل یه هافلپافی امیدن که همگروهیمه حق به گردنم داره جغدم دستش بند بود اینجا کامنت گزاشتم‍♂️‍♀️

  2. سلاام
    چقد خوبه که تا دربی منچستر تموم میشه و چون تیممون باخته ناراحتیم میایم با پادکست فوق العاده شما انرژی می گیریم و حالمون خوب میشه:)

  3. درباره بحث لاکهارت که میخواسته هری رو تحقیر کنه….

    قصد لاکهارت تحقیر و توهین نبود. قصد لاکهارت همیشه این بود که خودشو مهمتر از هری جلوه بده. مثل کتابفروشی که با لاف می گفت هری بخاطر خرید کتابش اومده.

    اینجا لاکهارت یه حالت شبیه بازیگرای سینمایی داشت که با هم کل کل دارند و براشون مهمه کی نقش اول باشه و کی نقش منفی و کتک خور !

    لاکهارت می گفت هری نقش مکمل منه :))

  4. عالی عالی عالی واقعا
    یکم افکت صوتی ها رو بیشتر کنید گوش نواز تر می شه 🙂
    واقعا شنبه ها کلی انرژی می گیرم
    فقط جای یک شنبه کلاب هوست رو عوض کنید کلی منو خوش حال می کنم

  5. سلام بر همه پاترهدهای عزیز مخصوصا شادی و خشایار و میلاد و امید

    میخوام برا این اپیزود یه کامنت مفصل بزارم

    یه بخشی از اپیزود در مورد بازیگرا صحبت کردین که میخوام تکمیل و تاییدش کنم. البته این بحث توی اپیزودی که راجع فیلم خواهد بود میشه مفصل تر انجام بشه.
    ببینید توی کتاب البته به زیبایی های جینی اشاره شده اما هیچ وقت مثل چو و فلور به عنوان نماد زیبایی مطرح نشد، چیزی که در مورد جینی فیلم آزار دهنده است اینه که شخصیتشو کلا عوض کردن! جینی مخصوصا از کتاب پنج‌‌‌ به مرور‌ تبدیل به یک‌ شخصیت به شدت محبوب و اجتماعی و البته تا حدی شوخ و‌شیطون تبدیل میشه اما در فیلم‌ها متاسفانه شخصیتش سلاخی شده و یه شخصیت سایلنته!
    یه نکته هم در مورد اما واتسون بگم. یه انتقادی که ازش میشد به خاطر زیباییش بود! و خیلیا معتقد بودن اما واتسون خیلی زیباتر‌‌ از اون هرماینیه که توی کتاب توصیف شده
    ولی هم در مورد‌ بانی رایت هم در مورد اما واتسون باید به این توجه کنیم که این بازیگرها در یازده سالگی انتخاب شدن و هنوز‌ اونقدر زیباییشون مشخص نشده بود. اما واتسون در فیلمای یک و دو آنچنان زیبا نبود، از فیلم‌ سه کم کم زیباییش بیشتر شد و‌ کراش بسیاری از پسران دنیا شد.

    اما در مورد چو که بهش اشاره شد و‌در مورد فلور‌ که بهش اشاره نشد.

    چو در کتاب جوری وصف شده که زیبایی فوق العاده داره، فلور ‌هم که زیباییش از چو‌ هم فراتر بود و به علت پریزاد بودنش زیبایی افسانه ای داشت به طوری که وقتی اولین بار وارد هاگوارتز شد تقریبا همه پسرها محو نگاهش شدن
    بازیگرهای چو و فلور در سن های بالاتری انتخاب شدن و اصلا اصلا به اون زیبایی که در کتاب وصف شده بودن، نبودن!
    واقعا انتخاب این دو بازیگر اصلا توجیه پذیر نبود!

    اما تام فلتون عزیز که کراش بسیاری از دختران عزیزه!
    چند اپیزود قبل هم‌ به این اشاره کردم.
    همونطور که گفتین‌ رولینگ هم از این که مالفوی انقدر بین دخترها محبوب شده راضی نیست.
    ببینید مالفوی در کتاب واقعا یک شخصیت منفی و حتی نفرت انگیزه. به خانواده های افزاد توهین میکنه، خودپسندی احمقانه داره و ویژگی های منفی زیاد دیگه
    حتی توی فیلم‌های ابتدایی هم شدیدا نفرت انگیزه!
    اما چرا انقدر طرفدار داره؟
    یه دلیلش که از نظر من دلیل اصلیه، جذابیت تام فلتونه که باعث شده دخترها (مخصوصا اونایی که کنابو نخوندن) ازش خوششون بیاد و طرفدار دو آتیشه مالفوی بشن! آقا جان خب‌ شما طرفدار بازیگرش بشو. چرا طرفدار کاراکترش‌ میشی
    دلیل دوم هم این که فیلم‌ها اونطور که باید نفرت انگیز بودن مالفوی رو‌به تصویر نکشیدن و همین باعث شده بعضی طرفدارا تئوری های عجیب غریب به نفع مالفوی بسازن

    اما دلیل اصلی محبوبیت مالفوی بین بعضی از دخترها همون جذابیت ظاهری تام فلتون عزیزه

    این که گفتین بازی خوب تام فلتون هم باعث محبوبیتش شده قبول ندارم. در این‌که تام فلتون خیلی خوب بازی‌ کرد شکی نیست اما این که بازیگر بتونه نقش منفی رو خوب بازی کنه باعث نمیشه که کاراکتر منفی، محبوب بشه. اتفاقا چون‌ بازیگر تونسته که اون حس منفی رو به خوبی القا کنه باعث میشه کاراکتر منفی، منفورتر‌ بشه، مگه این که بازیگر عزیز جذاب باشه!
    مثلا بازیگر امبریج هم عالی بازی کرد و خیلی خوب اون نفرت انگیزی امبریج رو به مخاطب نشون داد اما امبریج بین افرادی که فقط فیلم رو دیدن هم شخصیت به شدت منفوریه.

    در نهایت شاید بشه گفت تام فلتون برای دراکو مالفوی، بیش از حد خوب و جذاب و ‌زیبا بود.

    اوه اوه چقدر نوشتم. بقیه حرفا باشه برای کامنت بعد.

    1. خیلی باهات درمورد اون بخش دراکو موافقم
      فقط یه چیزی از خودم بگم، راستش من تا قبل از اینکه فیلمارو ببینم اون شخصیت هایی که توی ذهنم تصور کرده بودم خیلی جالب بودن، در مورد دراکو هم من یه پسر لاغر و قد بلند و لوس و قلدر و جذاب (عجیبه میدونم) تصور کرده بودم که یه قیافه مغرور و مثلثی شکل و اینا داره اما مثلا یه قسمتی بودش که دراکو و اون دختره (حافظه ام یاری نمیکنه…) و یه چند نفر دیگه توی کوپه قطار نشسته بودن بعد هری هم میخواست جاسوسی کنه و اینا بعد چقدر اون دختره برای دراکو لوس بازی در میورد و دراکو روی پاش بود خیلی حرصم گرفت 😐 دلم میخواست خفش کنم
      در کل به نظرم دراکو برای طرفدارانش میتونست جذاب باشه
      اگر من اون زمان بودم خب صد در صد تلاش میکردم که با هری باشم ( جذابیت ، معروفیت و…) اما خب احتمالا سر اون ماجرا هایی که پیش میومد صد در صد تلاش میکردم که طرف قدرت دراکو باشم (و احتمالا حتی طرف امبریج رو هم میگرفتم توی سال پنجم) و باز هم توی سال ششم طرف هری بودم و سال هفتم طرف ولدمورت و توی جنگ هاگوارتز هم که ترجیح میدادم که با بقیه اسلیترینی ها از قلعه خارج بشم… 🙂 اما در اخر طرف هری هستم دیگه
      اما در کل دراکو هم میتونست جذاب باشه و

  6. حالا میخوام در مورد دابی و رفتارش در این کناب صحبت کنم!

    همونطور که خود هری گفت، هری ماگل زاده نیست و از باز شدن تالار اسرار خطر مستقیم متوجهش نیست. پس دابی چرا انقدر نگران هری بود؟!
    چیزی که به ذهنم میرسه اینه که دابی حدس میزنه هری با توجه به روحیه “عشق نجات مردم” که داره، خودشو درگیر ماجرای تالار اسرار میکنه و به خطر میفته
    اما باز هم عجیبه. اصلا دابی از کجا روحیات هری رو‌ میشناخته؟ شاید از خونه مالفوی ها در این‌ مورد چیزهایی شنیده بوده.

    اوکی اما چیز مبهم تر اینه که اصلا دابی از کجا میدونست قراره تالار اسرار باز بشه؟!
    تا جایی که من میدونم حتی لوسیوس مالفوی نمیدونست کتاب خاطرات تام ریدل “ممکنه” باعث باز شدن تالار اسرار بشه. فقط میدونست که یه وسیله جادوی سیاهه که ولدمورت بهش امانت داده.
    در واقع اگه جینی به اون کتاب اعتماد نمیکرد و باهاش چت نمیکرد! اصلا تالار اسرار باز نمیشد!
    حالا دابی چطور از قبل این وقایع رو پیشبینی میکرد؟
    این واقعا سوالیه که جوابشو نمیدونم و فکر‌ هم نکنم تا حالا بهش جواب داده شده باشه.

  7. مثل همیشه عالی بود.خسته نباشید
    چند تا چیز هست که میخوام بهشون اشاره بکنم:

    ۱.منم با امید موافقم. به نظرم لاکهارت بخاطر تشنه شهرت بودن و حس رقابت با هری نبود که اونو اورد جلوی کلاس که زوزه بکشه. کلا لاکهارت با هری حال میکرده و یه جورایی هر دو هم مشهور بودن واسه ی همین یه دستیار مشهور برای خودش سر کلاس فراهم کرده بوده که در مواقعی که به یه خون آشام کاهو خور یا گرگینه زوزه کش نیاز بشه هری دم دستش باشه.

    ۲.کرام اصلا خیلی زیبا و درشت هیکل نیست. همونطور که مرضیه گفت ( خیلی خوشحال شدم وقتی فهمیدم مرضیه تو این اپیزود هست. توی اون اپیزود اون گفت و گو حول محور ارباب حلقه ها و هری پاتر از اونجایی که خودم طرفدار دو آتیشه هر دوشونم خیلی بهم چسبید 🙂 ) کرام وقتی روی جارو نباشه راه رفتنش شبیه اردک هاست و شونه های نازک و افتاده ای داره ولی با قطعیت میتونم بگم کرام “ابهت” زیادی داشت.

    ۳.نمیدونم چرا ولی خانم پینس رو خیلی دوست دارم و ارادت مخصوصی بهش دارم. کلا این خانم پینس شخصیت خیلی محکم و استواری داره (در عین حال طنز جالبی هم داره). اگه اشتباه نکنم دامبلدور توی مقدمه ی جانوران شگفت انگیز و کوییدیچ در گذر زمان از مراحل طاقت فرسای چاپلوسی و راضی کردن خانم پینس صحبت به میون آورده بود. اون هشداری که خانم پینس اول کوییدیچ در گذر زمان به خواننده ها میده هم خیلی باحاله 🙂

    ۴. میلاد گفت که هرماینی ریتا رو هفت،هشت ماه توی شیشه نگه داشت که خب قطعا اینطوری نبوده و هرماینی فقط ریتا رو به مدت ۶ یا ۵ روز توی اون شیشه نگه داشت ( از حدود ۲۵ ژوئن تا اول جولای)

  8. *اطلاعیه*
    *مافلدا هاپکرک و فلج تقدیم میکنند*
    مرکز فوق حرفه ای درمان استخوان با جدیدترین ورد ها و معجون ها
    استخوان های شکسته خود را به ما بسپارید
    بعد از درمان ما دگر استخوان شما نمیشکند و دگر آسیبی نمیبیند چرا که دگر بعد از درمان استخوانی نخواهید داشت
    ساحر درمانگر: گیلدروی لاکهارت
    *تضمینی*
    آقا پاتر معروف در سال سوم تحصیل خود با درمان ساحر ما تمام استخوان هایش را از دست داد
    خانومی در محله ای در آلمان دچار این درمان شد او در مورد درمان ما میگوید:
    درمانی بهتر از این نداشتم بعد از درمان کل فامیل های شوهر مجبور بودن به عیادت بیان و چیزی به من به عنوان عیادت بدهند ممنونم لاکهارت
    *تضمینی*
    آدرس: هاگوارتز دفتر پروفسور لاکهارت
    *طرف قرارداد با تمامی مدارس جادوگری*

  9. در خصوص نوع خاص حرف زدن الف‌های خونگی که در مورد خودشون از ضمیر سوم شخص استفاده میکنند یاداوری میکنم که این یکی از نشانه‌های هوش زیاد و توانایی کنترل احساسات است. الف‌های خونگی خیلی موجودات باهوش و جالبیند 🙂

  10. شخصیت اول هری پاتر یه گریفیندوریه و شخصیت اول جانوران شگفت انگیز یه هافلپافی. جای این خالی نیست که دو تا مجموعه که شخصیت اولشون ریونکلاوی و اسلیذرینی باشه داشته باشیم؟

  11. در ادامه بحث دابی، یه نکته دیگه اینه که همونطور که توی بحثا گفتین حتی دامبلدور مطمئن نبود که تام ریدل دفعه قبلی تالار اسرار رو باز کرده بوده و صرفا مشکوک بوده، این دفعه که قطعا نمیدونسته دفترچه خاطرات تام ریدل با کمک جینی تالار اسرار رو باز کرده! حالا دابی این همه اطلاعات از کجا داشت خدا میدونه.

    اما یه نکته در مورد بردگی جن های خونگی (الف‌ های خونگی)

    از نظر من الف های خونگی (جن های خونگی) قبل از این که برده جادوگرها باشن، برده ذهن خودشونن.

    الف های خونگی مهارت های فوق العاده ای دارن. میبینیم که میتونن جادوگرها رو خلع سلاح کنن، خیلی راحت غیب و ظاهر بشن و جادوهای خیلی پیچیده اجرا کنن که خیلی از جادوگرها هم این توانایی ها رو ندارن.
    حالا چجوری این موجودات در این حد مغزشویی شدن که برده جادوگرها شدن و انقدر وضعشون خرابه که روشنفکرشون دابیه که حتی تا چند سال بعد آزادی بازم وقتی علیه اربابان سابقش حرف میزنه خودشو تنبیه میکنه!
    بقیه که حتی دستمزد گرفتن در قبال کاری که انجام میدن رو هم ننگ میدونن!

    یه قسمت خیلی تکان دهنده و عجیب هم در مورد کریچره. وقتی ولدمورت، کریچر رو به محل نگهداری جانپیچ میبره، کریچر رو همونجا ول میکنه و کریچر با این که توانایی داره که خیلی راحت به محل زندگیش برگرده اما تا وقتی که رگولوس بلک بهش دستور نمیده اصلا از جاش تکون نمیخوره در حالی که موندنش توی اون مکان مخوف میتونست باعث مرگش بشه ولی چنان مغزشویی شده بود که حاضر بود بمیره ولی بدون دستور اربابش حتی حرکت هم نکنه!!
    واقعا این شدت از مغزشویی این موجودات عجیبه.

    وضع الف‌های خانگی رو با گابلین ها هم مقایسه بکنیم خوبه.
    یه جا رون با طعنه به هرماینی میگه لابد میخوای انجمن حمایت از جن ها (گابلین ها) هم راه بندازی که هرماینی میخنده و میگه گابلین ها نیاز به انجمن حمایتی ندارن، اگه درس تاریخ جادوگری رو خوب میخوندی از شورش گابلین ها در سال فلان با خبر بودی. توی کتاب هفت هم میبینیم گابلین ها نه تنها آزادن و شغل درجه یکی مثل کارمندی بانک رو دارن، بلکه حتی عقاید عجیبی دارن و مثلا چیزهایی که خودشون درست کردن رو بعد از مرگ کسی که بهش فروختن، متعلق به خودشون میدونن!

    از نظرم این مقایسه به ما این پیام رو میده که برای آزاد شدن باید خودمون تلاش کنیم و قبل از هر چیز باید از زندان ذهن خودمون خلاص بشیم و بتونیم ذهنمون رو آزاد کنیم.
    دابی هم کم کم از زندان ذهنش آزاد میشه. اون اول حتی به خاطر بدگویی های به حق در مورد مالفوی ها خودشو به شدت تنبیه میکنه اما توی کتاب هفت ذهنش دیگه کاملا آزاد میشه و میگه دابی هیچ اربابی نداره و حتی یه ساحره رو که قبلا اربابش بوده خلع سلاح میکنه 🙂

  12. سلام
    من وقت نکردم کامنت بنویسم
    و دیدم همتون هر چی بوده و نبوده رو نوشتید*_*
    راستی داشتم خبرارو چک میکردم این خبرو دیدم
    یه چند تا سایت خارجی هم چک کردم دیدم خبره رو اونا هم منتشر کردن
    https://www.zoomg.ir/cinema-news/339586-chris-columbus-cursed-child-movie/
    نظرتون چیه و واقعا میتونه حالا بعد از راضی شدن وارنر،بازم دنیل و روپرت و اما رو جمع کنه؟

  13. سلاممم
    خداقوت به همتون من الان چند روزه که سرما خوردم و واقعن دارم احساس میکنم این پادکستا حکم دارو رو برام دارن و هر شب که قسمت های جدید یا قدیمی و گوش میدم و روز بعد بلند میشم میبینم دیگه مثلاً تب ندارم یا گلو درد ندارم دستتون درد نکنه

  14. سلام
    این قسمت از پادکست هم مثل همیشه عالی بود ممنون از شما بخاطر ساخت این پادکست بسیارعالی
    فقط نمی شه یه فکریم در مورد کلاب هاوس بکنید برای کسانی که نمی تونن اون ساعت شرکت بکنن خیلی خوب میشد اگه ضبط میشد

  15. سلااام
    از مزایای کلاس آیلاند: زنگ تفریح شده و میتونم اپیزود جدید لوموس رو گوش کنم وای عالیه !!
    کتاب به همراه حذفیات و صدای شادی ! فوق العاده‌اس ! من وقتی دارم کتابای هری پاترو میخونم، فکر میکنم که الان شادی داره میخونه امیدوارم یه روزی به حقیقت بپیونده
    شادی خیلی ممنون برای صدای دابی ! فوق العاده بود !
    اگر اشتباه نکنم پریزاد ها کلا اکثر افراد رو مجذوب خودشون میکنن
    اونجایی که گفتید:
    البته اصلا نگران نباشید لاکهارت هست خیلی خندیدمم
    من فکر میکنم اطاعت از دستور ارباب توسط الف خونگی، دست خودشون نیست. یعنی شبیه به طلسم فرمان ولی امکان مقاومت کردن در برابرش نباشه.
    من چیزی که باعث رد این بشه یادم نیست، اگر هست پیشاپیش ببخشید
    خلاصه که مرسی اینقدر عالی هستید

    1. راستی یادم رفت بگم مرسی کامنتم‌و خوندید و اصلاح کردید⁦⁦
      و حضور مرضیه خیلی خوب بود امیدوارم بازم مهمونتون بشن

  16. وای کمکم کنید … دو سه تا از اپیطود ها رو گوش نکردم … آخه کار های این مدارس ماگلی خیلی زیاده … الان دارم از عذاب وجدان میمیرم … گوش کردن به پادکست شما برام یه وظیفه هست احساس می کنم … وظیفه ای برای هر پاترهد … ببخشید تو رو خدا … 🙁

  17. سلام
    به نظرم رولینگ از عمد نخواست کسی از بچه ها یا اساتیدیا عوامل هاگوارتز کشته بشه. چون لوسیوس مالفوی با همین نقشه دفترچه رو فرستاد هاگوارتز تا کسی کشته بشه و دامبلدور و خانواده ویزلی رو بی اعتبار بکنه وخوشبختانه حتی گربه فیلچ هم آسیبی ندید. اینجا انگار رولینگ میخواسته شخصا میخواسته حال مالفوی ها رو بگیره
    منم خوشحالم که کسی کشته نشد در این کتاب چون اینطوری دامبلدور همه ابهتش رو برای کفایت مدیریت هاگوارتز از دس میداد.

ثبت دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای ضروری مشخص شده‌اند *