مطابق کتاب راهنمای رسمی جام جهانی کوییدیچ1The Official Guide to the Quidditch World Cup که از سوی کمیتهٔ کوییدیچ کنفدراسیون بینالمللی جادوگران2International Confederation of Wizards Quidditch Committee (ICWQC) منتشر شده و در تمام کتابفروشیهای معتبر جادویی با قیمت سی و نُه گلیون3Galleon: در ترجمهٔ کتابسرای تندیس: گالیون. م. که از نظر بسیاری بهطور مضحکی گران است به فروش میرسد، جام جهانی کوییدیچ از سال ۱۴۷۳ هر چهار سال یک بار برگزار شده است. البته میزان صحت و سقم این ادعا همچون سایر جنبههای مهمترین مسابقهٔ ورزشی دنیای جادوگری، محل بحث و مجادله است.
در طول قرن پانزدهم و شانزدهم، تنها تیمهای اروپایی در این مسابقات شرکت میکردند، به همین دلیل عدهای از سنّتگرایان معتقدند که مبدأ تاریخی جام جهانی کوییدیچ را باید قرن هفدهم در نظر گرفت، یعنی زمانی که تمام قارهها امکان حضور در این مسابقات را پیدا کردند. در خصوص صحت برخی از روایتهای تاریخی این تورنمنت نیز بحثهای داغی در جریان است. بخش اعظم آنالیزهای صورتگرفته بعد از بازی، در خصوص احتمال مداخلهٔ جادویی است و اینکه این مداخله نتیجهٔ مسابقه را موردتردید قرار میدهد، یا باید قرار میداده، یا نه.
کمیتهٔ کوییدیچ وظیفهٔ ناخوشایندِ قانونگذاریِ این رویداد جنجالی و آشوبگرایانه را بر عهده دارد. گفته میشود کتاب قوانین و مقرراتِ مربوط به استفاده از جادو در داخل و یا خارج از زمینِ مسابقه به نوزده جلد رسیده است و شامل قوانینی از این نظیر است: «وارد کردن اژدها به ورزشگاه به هر منظور از جمله در نقش شگوننمای4Team mascot تیم، مربی یا فنجانگرمکن ممنوع است» و «اعمال تغییر در هر یک از اعضای بدن داور، صرفنظر از اینکه خود او چنین درخواستی کرده باشد یا نه، منجر به محرومیت مادامالعمر از شرکت در مسابقات و احتمالاً حبس میشود.»
جام جهانی کوییدیچ عامل مشاجرات تندوتیزی است، تمام حاضران مسابقه را در خطرات امنیتیِ جدی قرار میدهد و غالباً بستری برای ناآرامیها و اعتراضات است و در عین حال که هیجانانگیزترین رویداد ورزشی دنیا به شمار میرود، از نظر لجستیکی برای کشور برگزارکننده یک کابوس است.
قانون رازداری
نقطهٔ عطف مهمی برای جام جهانی کوییدیچ، آغاز اجرای قانون بینالمللی رازداری در سال ۱۶۹۲ بود که هدف از تصویب آن مخفی کردن وجود جادو و جادوگران بود. از آنجا که جام جهانی کوییدیچ موجب تجمع و جابهجایی دستهجمعی بسیاری از اعضای جامعهٔ جادوگری میشد، کنفدراسیون بینالمللی جادوگران5International Confederation of Wizards (ICW) این رویداد را تهدید امنیتی بسیار بزرگی قلمداد میکرد. اما پس از اعتراضات گسترده و تهدیدات بیشماری که متوجه کنفدراسیون شد، در نهایت با ادامهٔ این تورنمنت موافقت شد و یک نهاد نظارتی (کمیتهٔ کوییدیچ) تأسیس شد تا هر دوره محل مناسبی برای برگزاری مسابقات پیدا کند (معمولاً بیابانها و تپهماهورهای دورافتاده و جزایر خالی از سکنه)، روش رفتوآمد تماشاگران را سازمان دهد (بهطور معمول صد هزار تماشاگر مسابقهٔ فینال را از نزدیک میبینند) و امنیت خود مسابقات را تأمین کند، وظیفهای که از نظر این کمیته قدرندانستهترین و دشوارترین وظیفه در دنیای جادوگری است.
شیوهٔ برگزاری مسابقات
تعداد کشورهایی که تیم کوییدیچشان را روانهٔ جام جهانی میکنند در هر دوره با دورههای دیگر متفاوت است. در مواردی که جمعیت جادوگران یک کشور اندک باشد، تشکیل تیمی با استانداردهای لازم جام جهانی کار دشواری است، اما عوامل دیگری همچون نزاعهای بینالمللی و بلایای طبیعی نیز در تعداد تیمهای شرکتکننده تأثیرگذار است. با این حال، کشورهای داوطلب میتوانند ظرف نهایتاً دوازده ماه پس از فینال دورهٔ قبل، تیم خود را به مسابقات معرفی کنند.
بعد از آن، تیمها به شانزده گروه تقسیم میشوند و طی یک دورهٔ دو ساله هر تیم با بقیهٔ تیمهای گروه بازی میکند تا در نهایت شانزده تیمِ صدرنشین به مرحلهٔ بعد صعود کنند. در مرحلهٔ گروهی بهمنظور جلوگیری از خستگی بازیکنان، مدت زمان هر مسابقه به چهار ساعت محدود میشود. این بدان معنی است که بهناچار بعضی از بازیهای گروهی بدون گرفتن اسنیچ6Snitch پایان مییابند و در عوض برنده فقط براساس تعداد گلها تعیین میشود. در مرحلهٔ گروهی هر برد دو امتیاز دارد. بردهایی که با امتیاز بیشتر از ۱۵۰ بهدست بیایند، پنج امتیاز اضافه، بردهایی با امتیاز بیشتر از ۱۰۰ باشند سه امتیاز اضافه و بردهایی که با امتیاز بیشتر از ۵۰ بهدست بیایند یک امتیاز اضافه برای تیم برنده به همراه خواهند داشت. چنانچه امتیازات دو تیم برابر باشد، تیمی صدرنشین خواهد شد که در مسابقات، بیشتر – یا زودتر – از رقبای خود موفق به گرفتن اسنیچ طلایی شده باشد.
شانزده تیم باقیمانده بر اساس امتیازاتی که در مرحلهٔ گروهی کسب کردهاند ردهبندی میشوند. تیمی که بیشترین امتیاز را کسب کرده با تیمی روبهرو میشود که کمترین امتیاز را دارد و تیمی که از این لحاظ در رتبهٔ دوم قرار دارد با تیمی مسابقه میدهد که از آخر دوم شده باشد و به همین ترتیب تمامی تیمها با حریفان خود وارد رقابت میشوند. در تئوری، دو تیمی که از همه بهتر هستند به فینال راه پیدا میکنند.
انتخاب داوران بر عهدهٔ کمیتهٔ کوییدیچ است.
تورنمنتهای بدآوازه
جام جهانی کوییدیچ در هیچ دورهای خالی از جنجال نبوده، اما برخی دورهها در این زمینه سرآمد هستند. در ادامه به تعدادی از بدنامترین تورنمنتها اشاره میکنیم.
حملهٔ جنگلِ قاتل
نقطهٔ اوج هولناک مسابقهٔ فینال سال ۱۸۰۹ بین تیمهای رومانی و اسپانیای نو (که امروزه بهنام مکزیک شناخته میشود) زشتترین رفتار غیرورزشی یک بازیکن در تاریخ جادوگری شناخته میشود. همتیمیهای نیکو نِناد7Niko Nenad که بارها شاهد عصبانیت شدید این بازیکن در مراحل یکچهارم و نیمهنهایی بودند سعی کردند مربی خود را راضی کنند که در بازی فینال به او میدان ندهد، اما در کمال تأسف این جادوگر پیر جاهطلب نصیحت خیرخواهانهٔ آنها را نادیده گرفت.
پس از پایان مسابقات، یکی از همتیمیهای نِناد بهاسم ایوان پوپا8Ivan Popa (که به پاس اقدامات نجاتبخشش در زمان آن فاجعه، برندهٔ نشان لیاقت بینالمللی جادوگری شد) در جریان یک تحقیق بینالمللی پیرامون آن رویداد، اظهار داشت: «هفتههای قبل از فینال دیده بودیم که نیکو از عصبانیت با جارو توی سر خودش میزد یا پاهای خودش رو آتیش میزد. خود من بشخصه جلوش رو گرفتم وگرنه دو تا داور رو خفه کرده بود. ولی هیچوقت فکرش هم نمیکردم که برنامه ریخته باشه که اگه توی فینال اوضاع به وفق مرادمون نبود دست به همچین کاری بزنه. آخه کی همچین فکری به سرش میزد؟ آدم باید بهاندازهٔ اون دیوونه باشه تا همچین فکری کنه.»
اینکه نناد قیقاً کِی و چگونه توانست یک جنگل در حاشیهٔ دشت سیبری غربی را بهطور کامل طلسم کند، در هالهای از ابهام است، ولی تصور میشود که تعدادی از هواداران بیاخلاق شریک جرم او بودهاند و بعدها ثابت شد که مبالغ گزافی را به جادوگران سیاه آن ناحیه پرداخت کرده است. پس از گذشت دو ساعت از مسابقهٔ فینال، رومانی از حریف خود عقب بود و ظاهراً بازیکنان این تیم خسته بودند. درست در همان زمان، نناد یک بلاجر 9Bludger: در ترجمهٔ کتابسرای تندیس: توپ بازدارنده. م. را با چوب عمداً بهسمت جنگلِ بیرون از ورزشگاه پرتاب کرد. تأثیر این کار آنی و مرگبار بود. درختان زنده شدند، ریشههایشان را از خاک بیرون کشیدند و به ورزشگاه هجوم آوردند. هرچه را که سر راهشان بود له کردند و باعث کشته و مجروح شدن عدهٔ زیادی شدند. مسابقهٔ کوییدیچ بهسرعت تبدیل به مبارزهای بین انسان و درخت شد و در نهایت تنها پس از هفت ساعت نبرد سخت بود که جادوگران در برابر درختان پیروز شدند. نناد هرگز محاکمه نشد، چراکه همان اوایل حمله، یک کاج نوئلِ خیلی خشن او را به قتل رساند.
تورنمنتی که هیچکس به یاد ندارد
کمیتهٔ کوییدیچ اصرار دارد که جام جهانی از سال ۱۴۷۳ هر چهار سال یکبار برگزار شده است. این موضوع مایهٔ افتخار است، چون ثابت میکند که هیچچیز – جنگ، شرایط نامساعد جوّی یا دخالت ماگلها – نمیتواند مانع این شود که جادوگران کوییدچ بازی کنند. اما تورنمنت سال ۱۸۷۷ در هالهای از رمز و راز است. در اینکه برگزاری این تورنمنت برنامهریزی شده بود، هیچ شکی نیست: محل برگزاری انتخاب شده بود (بیابان رین10Ryn در قزاقستان)، اعلامیههای تبلیغاتی تولید شده بود و بلیتفروشی انجام شده بود. اما در ماه اوت، دنیای جادوگری یکدفعه متوجه شد که مطلقاً هیچ خاطرهای از برگزاری این تورنمنت ندارد. نه تماشاچیانی که بلیت داشتند و نه بازیکنان، هیچکدام حتی یک مسابقه را هم به یاد نداشتند. اما به دلایلی که بر همهٔ آنها پوشیده بود، بازیکن ضربهزنِ تیم انگلستان، لوکاس بارجوُرثی11Lucas Bargeworthy، تعداد زیادی از دندانهایش را از دست داده بود، جویندهٔ تیم کانادا، اَنجلوس پیل12Angelus Peel، زانوهایش بهطرز عجیبی پشتورو شده بود و نیمی از بازیکنان تیم آرژانتین در حالی پیدا شدند که با دستوپای بسته در زیرزمین یک مِیخانه در کاردیف13Cardiff: پایتخت ولز حبس شده بودند. اینکه در طول تورنمنت دقیقاً چه اتفاقاتی افتاده – یا نیفتاده – بود هرگز به نحو قانعکنندهای روشن نشد. در این خصوص فرضیههای مختلفی مطرح شده که یکی از آنها اجرای افسون حافظهٔ گسترده توسط جبههٔ آزادیبخش گابلینها14Goblin Liberation Front است (در آن زمان بسیار فعال بودند و چند جادوگر آنارشیست به آن جذب شدند) و دیگری شیوع گستردهٔ بیماری اسپَتِرگرویت مغزی15Cerebrumous Spattergroit که گونهٔ خطرناکی از بیماری رگباردانه است که باعث سردرگمی شدید و اختلال حافظه میشود. در هر صورت، مقرر شد که بهتر است این تورنمنت در سال ۱۸۷۸ دوباره برگزار شود و از آن سال به بعد مسابقات هر چهار سال برگزار شده است و دلیل نابهنجاری کوچکی که در روند «برگزاری چهارسالهٔ این مسابقات از سال ۱۴۷۳» وجود دارد همین است.
رویستون آیدِلویند و پنهانسازها
در سال ۱۹۷۱ جادوگری استرالیایی بهنام رویستون آیدِلویند16Royston Idlewind به عنوان سپرست بینالمللی جدیدِ کمیتهٔ کوییدیچ منصوب شد. او بازیکن سابق تیم ملی استرالیا بود که همراه با این تیم برندهٔ جام جهانی سال ۱۹۶۶ شده بود، اما بهعلت دیدگاههای افراطیاش برای کنترل تماشاچیان – مواضعی که بدون شک تحت تاثیر طلسمهای بیشماری بود که در مقام مهاجم و ستارهٔ استرالیا متحمّل شده بود – گزینهای جنجالی برای تصدی این پست به حساب میآمد. اظهارات آیدِلویند که گفته بود تماشاگران «تنها قسمت کوییدیچ هستند که دوستش ندارم» باعث شد در میان هواداران محبوب نباشد. اما هنگامی که اقدام به وضع چندین قانون سفتوسخت کرد، احساسات منفی هواداران تبدیل به دشمنی آشکار شد که در این میان بدترین قانون او ممنوعیت کامل آوردن چوبدستی به ورزشگاهها، به استثنای چوبدستیهای مأموران کمیتهٔ کوییدیچ بود. بسیاری از هواداران تهدید کردند که استادیومها را در جام جهانی ۱۹۷۴ تحریم میکنند، اما از آنجا که سکوهای خالی از تماشاچی آرزوی قلبیِ آیدلویند بود، این اقدام هیچ شانسی برای موفقیت نداشت. تورنمنت طبق برنامه آغاز شد و با اینکه تعداد تماشاگران کاهش یافت، ظهور آلت موسیقی جدیدی بهاسم «پنهانساز»17Dissimulator جان تازهای به بازیها بخشید. این وسیلهٔ لولهمانند و رنگارنگ، فریاد تشویق بلندی پخش میکرد و از خود دودهایی بهرنگ پرچم تیم کشورها بیرون میداد. هرچه تورنمنت جلوتر میرفت، بر تبوتاب پنهانسازها و همچنین تعداد تماشاچیان افزوده میشد. تا جایی که وقتی بازی فینال بین تیمهای سوریه و ماداگاسکار فرارسید، رکورد تعداد تماشاگران شکسته شد و سکوها مملو از جمعیت جادوگرانی شد که هرکدام پنهانساز خود را در دست داشتند. بهمحض رسیدن رویستون آیدِلویند به جایگاه ویژهٔ بزرگان و مقامات ردهبالا، صدهزار پنهانساز شیشکیهای بلندی پخش کردند و در همان لحظه تبدیل به چوبدستیهایی شدند که شکل اصلیشان بود و با تغییرشکل به استادیوم آورده شده بودند. رویستون آیدِلویند که با تمسخر دستهجمعیِ قانون نورچشمیاش تحقیر شده بود، بلافاصله استعفا داد. حتی هواداران ماداگاسکار که بازی فینال را واگذار کرده بودند، با این خبر توانستند شبِ دراز و پرسروصدایی را رقم بزنند و تا صبح جشن بگیرند.
ظهور دوبارهٔ نشان سیاه18Dark Mark: در ترجمهٔ کتابسرای تندیس: علامت شوم. م.
احتمالا بدنامترین فینال جام جهانی در چند قرن اخیر، بازی ایرلند و بلغارستان در سال ۱۹۹۴ بود که در دارتمورِ19Dartmoor انگلستان برگزار شد. پس از اتمام مسابقه در جشن پیروزیِ هوادارانِ ایرلند خشونت بیسابقهای رخ داد و هواداران لرد ولدمورت20Lord Voldemort به جادوگران همنوعشان حملهور شدند و همچنین ماگلهای ساکن آن منطقه را اسیر و شکنجه کردند. پس از چهارده سال برای اولین بار نشان سیاه در آسمان پدیدار شد که باعث رعب و وحشت گسترده و منجر به زخمیشدن تعداد زیادی از جمعیت شد. پس از آن واقعه، کمیتهٔ کوییدیچ بهشدت از وزارت جادو انتقاد و اعلام کرد که علیرغم اطلاع از وجود گرایش افراطی به اصیلزادگی در انگلستان، تمهیدات امنیتی کافی اتخاذ نشده است. رویستون آیدِلویند لحظهای چند از خانهنشینی بیرون آمد تا این جمله را به روزنامهٔ دِیلی پرافت21Daily Prophet: در ترجمهٔ کتابسرای تندیس: پیام امروز. م. بگوید: «حالا دیگه قانون ممنوعیت ورود چوبدستی خیلی هم احمقانه به نظر نمیآد، نه؟»
جام جهانی کوییدیچ (۱۹۹۰ تا ۲۰۱۴)
۱۹۹۰
کانادا ۲۷۰ – اسکاتلند ۲۴۰
پایانی تلخ برای اسکاتلند رخ داد و جویندهٔ این تیم، هکتور لامونت22Hector Lamont، با فاصلهای میلیمتری اسنیچ طلایی را از دست داد. هکتور در مصاحبهٔ مشهور پس از بازی، پدرش لامونتِ انگشتچاقالو23Stubby Lamont را به باد انتقاد گرفت که چرا انگشتهای درازتری برای او به ارث نگذاشته بود.
۱۹۹۴
ایرلند ۱۷۰ – بلغارستان ۱۶۰
اتفاقاتِ خودِ بازی بهطور کامل تحتالشعاع وقایعِ پس از بازی قرار گرفت. گرفتن تماشایی اسنیچ توسط جویندهٔ جوان تیم بلغارستان، ویکتور کرام24Viktor Krum، آبروی تیم بلغارستان را خرید، ولی برای بردن مسابقه کافی نبود.
۱۹۹۸
مالاوی ۲۶۰ – سنگال ۱۸۰
دومین فینال تمام آفریقایی در تاریخ کوییدیچ. به دنبال ناآرامیهای سال ۱۹۹۴، تهمیدات امنیتی در این مسابقه بیش از هر زمان دیگری بود. وقتی که شگوننماهای تیم سنگال (یامبوها25Yumbo) بیرون از زمین بازی دستگیر شدند، تیم سنگال قصد انصراف از شرکت در مسابقه را داشت. یامبوها بهنوعی اِلف خانگی26house-elf: در ترجمهٔ کتابسرای تندیس: جن خانگی. م. آفریقایی هستند و در واکنش به بازداشتشان بهطور معقولی خوشرفتار بودند و برای انتقام فقط تمام مواد غذایی موجود در شعاع شانزده کیلومتری محل مسابقه را ربودند و در تاریکیِ شب ناپدید شدند.
۲۰۰۲
مصر ۴۵۰ – بلغارستان ۳۰۰
بار دیگر صحنهٔ یک شکست ناامیدکننده برای تیم بلغارستان بود. جویندهٔ برجستهٔ تیم مصر، راویه زغلول27Rawya Zaghloul، ویکتور کرام را با فاصلهٔ کمی شکست داد و اسنیچ طلایی را گرفت. پس از پایان مسابقه، ویکتور کرام درحالیکه اشک میریخت از کوییدیچ خداحافظی کرد.
۲۰۰۶
بورکینافاسو ۳۰۰ – فرانسه ۲۲۰
یک پیروزی دلچسب برای این کشور کوچک آفریقایی بود که جویندهٔ این تیم، جاشوآ سانکارا28Joshua Sankara، بلافاصله وزیر جادوی بورکینافاسو شد. دو روز بعد، از این سمت استعفا داد و اذعان داشت که بازی کوییدیچ را ترجیح میدهد.
۲۰۱۰
مولداوی ۷۵۰ – چین ۶۴۰
مسابقهای بهشدت جنجالی که سه روز به طول انجامید و بسیاری معتقدند بهترین مسابقهٔ کوییدیچ قرن به نمایش گذاشته شد. کشور کوچک مولداوی همواره تیمهای قدرتمندی را روانهٔ مسابقات میکند و این سال هواداران سرخورده شدند که به دلیل شیوع آبلهٔ اژدها29Dragon Pox در اردوی این تیم، موفق به راهیابی به جام جهانی نشدند.
جام جهانی کوییدیچ ۲۰۱۴
به نظر میرسد که در جام جهانی کوییدیچ این سال نیز مانند دورههای پیشین شاهد یک تورنمنت هیجانانگیز خواهیم بود. شانزده کشور حاضر در مسابقات عبارتند از:
برزیل، بلغارستان، چاد، فیجی، آلمان، هائیتی، ساحل عاج، جامائیکا، ژاپن، لیختناشتاین، نیوزیلند، نیجریه، نروژ، لهستان، ایالات متحده و ولز.
نیجریه و نروژ بهعنوان تیمهای صدرنشین ردهبندی وارد تورنمنت میشوند. امسال اولین سالی است که گفته میشود تیم آمریکا شانس راهیابی به فینال را دارد. نکتهٔ جذاب این جام، بازگشت جویندهٔ سابقاً بازنشستهٔ تیم بلغارستان، ویکتور کرام، است که با ۳۸ سال سن پا به مسابقات گذاشته که برای یک جوینده سن بالایی است، ولی اظهار داشته که هدفش این است که «قبل از اینکه بمیرم حداقل یک بار جام جهانی را بالای سر ببرم.» به همین دلیل، برخی از هوادارانی که تیم کشورشان در جام نیست از بلغارستان حمایت میکنند.
لیختناشتاین در مرحلهٔ گروهی با صدرنشینی و حذف چین، نائبقهرمان دورهٔ پیشین، شگفتیساز جام شد. شگوننمای تیم لیختناشتاین یک اوگری30Augurey: پرندهای جادویی که به آن ققنوس ایرلندی نیز میگویند. در ترجمهٔ کتابسرای تندیس: نشانک. م. خیلی بزرگ و غمگین بهاسم هانس31Hans است که هواداران خاص خودش را دارد.
غیر از مواردی که گفته شد هیچ مورد غیرعادی دیگری تا کنون گزارش نشده است. شایعاتی مبنیبر بهکارگیری اینفِریوسها32Inferi: در ترجمهٔ کتابسرای تندیس: دوزخی. م. از سوی هائیتی بهمنظور ایجاد وحشت در میان تیمهای رقیب منتشر شده بود که کمیتهٔ کوییدیچ آنها را «مغرضانه و بیاساس» دانست و رد کرد. اتهاماتی مبنی بر اینکه جویندهٔ تیم لهستان، بوناوِنتورا وُچیک33Bonawentura Wójcik، در واقع همان جویندهٔ معروف تیم ایتالیا لوچانو وُلپی34Luciano Volpi است که تغییرشکل داده، تنها زمانی رد شد که لوچانو وُلپی پذیرفت یک کنفرانس خبری مشترک با وُچیک برگزار کند. مربی تیم ولز، گوئِنوگ جونز35Gwenog Jones: اسم مؤنث. م.، که بازیکن سابق تیم هالیهِد هارپیز36Holyhead Harpies بوده، مربی برزیل، خوزه باربوزا37José Barboza، را تهدید به «طلسم ناجوری» کرد، چون باربوزا طی مصاحبهای مهاجمان تیم جونز را «عجوزههای بیاستعداد» خطاب کرده بود، ولی باربوزا متعاقباً تصریح کرد که آن قسمت از مصاحبهاش تقطیع شده است.
بازیهای افتتاحیهٔ این مسابقات، ماه آینده در بیابان پاتاگونیا38Patagonian برگزار خواهد شد.
آقا خسته نباشین دست خوش واقعا کارتون حرف نداره.
حدس می زنم رون سال ۲۰۰۲ حسابی حال کرده
عالی بود
من خودم عاشق کوییدیچ هستم
ولی یه سوال.
وقتی این مسابقه هر چهار سال یکبار برگزار میشه پس یعنی زمانی که ولدمورت دوباره قدرت گیری کرده بود یه جام جهانی کوییدیچ دیگه بوده؟
ولدمورت در ۱۹۹۷ از بین رفته بود
به نظرتون ایران تیم کوییدیچ داره؟
سلام علیکم
نمیدونم
خدانگهدار شما
بی مزه.خودتم اسم خودتو گذاشتی خوک من دیگه چی بگم
اره بیمزه بود موافقم 😐
Pigwidgeon هم اسم جغد رون بود که توی فارسی ترجمه کردن خرچال پس اسممو نزاشتم خوک ، گذاشتم خر 🙂
حالا مهم نیست رفتم از هری پاتر ویکی (که تقریبا معتبره) ایران رو دیدم میگه جادوگر های معروفش calid کیمیاگر و پدرش jasichus هستن ، ایران وزارت سحر و جادو هم داره ، بعدش میگه به خاطر اینکه توی این کشور قالیچه ی پرنده رواج داره کوییدیچ خیلی معروف نیست و تیم نداره
اینا رو از خودم نگفتم توی سایت بود منبعش هم کتاب کوییدیچ در گذر زمان و یک کتاب دیگه ست
خوب بود بازم از اینا بزارین .
از سازمان های وزارت جادو بیشتر بزارین.
منظوری نداشتم.مرسی از اطلاعاتت
این بالایی دوبار افتاد یکیشو پاک کنید
به نظرم خانوم رولینگ میتونه یه داستان کوتاه از تورنومنت فراموش شده بنویسه
آره واقعا سوژه مناسبیه. اصلا جهان هری پاتر مملو از این سوژه های مناسب و جذابه برای نوشتن کتابهای جانبی. افسوس که رولینگ اصرار به ننوشتن داره
دقیقااااااا
خیلی جالب بود
هاها مرسییی 🙂
سلام من خودم کتاب تاریخچه کویدیچ رو دارم و با این یکی نیست میخوام بدونم این دو تا متفاوت هستن و همش یه حسی بهم میگه نصفست ایا کامل هست ؟ و واقعا ممنون عالی است
عجب
من واقعا نیاز دارم کوییدیچ بازی کنم 🙂
من میخوام بفهمم رولینگ چطوری این چیزا به ذهنش رسیده؟؟ اصلا این همه جزئیات این همه خیال پردازی چطوری به ذهنش اومده؟؟ حتی دلم نمیخواد خودمو به جای اون تصور کنم چون به احتمال خیلی زیاد دیوونه میشم!!!!