فلوریِن فورتِسکیو1Florean Fortescue، صاحب یک بستنی‌فروشی در کوچهٔ دیاگون2Diagon Alley، موضوع یک داستان پشت‌پرده است (داستانی که هرگز به نسخه‌های نهایی کتاب راه نیافت)3 رجوع کنید به مطلب «داستان‌های پشت‌پرده» که قبلاً از همین مجموعه در سایت منتشر شده. م.. هری در «زندانی آزکابان» با او آشنا شده و متوجه می‌شود که فلورین اطلاعات زیادی دربارهٔ جادوگران قرون‌وسطی دارد. بعدها هری پی می‌برد که یکی از مدیران سابق هاگوارتز دکستر فورتسکیو4Dexter Fortescue نام داشته است.

نظر جی.کی.رولینگ:

فلورین از نوادگان دکستر است و من در اصل قصد داشتم فلورین را رابطی کنم برای سرنخ‌هایی که لازم بود در جستجوی یادگارها5Hallows به هری بدهم و به همین دلیل تقریباً از همان اوایل این دو را باهم آشنا کردم. در آن مقطع، تصورم بر این بود که با توجه به انتقال نسل‌به‌نسل اطلاعات در خاندان فورتسکیو از اجداد عالی‌مقامشان، شاید فلورین که تاریخ را خوب می‌داند اطلاعاتی سطحی راجع به موضوعات مختلفی چون ابرچوبدستی6Elder Wand و دیهیم ریونکلا داشته باشد. با ادامه‌ی نگارش و نزدیک شدن به زمانی که چنین اطلاعاتی لازم می‌شد، ترتیبی دادم که فلورین ربوده شود، به این قصد که هری و دوستانش او را بیابند یا نجات دهند.

مشکل اینجا بود که وقتی به نگارش بخش‌های مهم «یادگاران مرگ» رسیدم، پی بردم که فینیاس نایجلوس بلک7Phineas Nigellus Black برای رساندن سرنخ وسیلهٔ خیلی قانع‌کننده‌تری است. ضمناً اطلاعات فلورین در خصوص دیهیم زائد به نظر می‌رسید، چراکه می‌توانستم هر چیزی را که خواننده لازم داشت از طریق مصاحبه با بانوی خاکستری8Grey Lady در اختیارش قرار دهم. روی‌هم‌رفته، به نظر می‌رسد که بی‌هیچ دلیلی کاری کردم او ربوده شده و کشته شود. او اولین جادوگری نبود که ولدمورت فقط به خاطر داشتن اطلاعات بیش‌ازحد (یا کمتر از حد لازم) به قتل می‌رساند، اما تنها اوست که از کشتنش احساس گناه می‌کنم، چون کل ماجرا تقصیر و اشتباه من بود.

این داستان توسط حسین غریبی ترجمه شده و در اختیار وب‌سایت «مرکز دنیای جادوگری» و «دمنتور» قرار گرفته است. کلیه حقوق معنوی و مادی ترجمه متعلق به این دو مجموعه است. استفاده از این ترجمه با ذکر منبع برای مصارف شخصی و غیر تجاری بدون مشکل است. پیشاپیش از اینکه حامی ما برای ادامه خدمات رایگان این دو مجموعه هستید قدردانی می‌کنیم.
, ,

۶ دیدگاه

    1. تو زندانی آزکابان وقتی هری برای مدتی تو کوچه دیاگون و سه دسته جارو میمونه تا شروع مدرسه. فورتسکیو به هری تو نوشتن تکالیف مدرسه ش کمک میکنه و بهش بستنی مجانی میده.

ثبت دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای ضروری مشخص شده‌اند *